نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین
ساکن این خاک بوده مدتی عرش برین
هفت پرده خلق شد از سجده بر این آستان
بارگاه قدس بر این خاک می ساید جبین
کعبه مشغول طواف خیمه گاه اقدس است
با نوای ادخلو ها بسلام آمنین
فخر بفروشد زمین کربلا بر آسمان
چون که با خون حسین بن علی گشته عجین
نام هایش غاضریه، عَقْر یا کرب و بلا
*تا رسیدن به این سرزمین، حضرت رو کرد به یه پیرمردی، فرمود: ساکن اینجایی؟ بله آقا! حضرت فرمود: نام این سرزمین چیه؟ گفت: آقاجان! اینجا رو قاضریه میگن. نام دیگه اش، نینوا هم میگن. نام دیگه ای هم داره، شاطی الفرات هم میگن. نام دیگه گفت: عَقْر هم میگن. عقر و معنا کنیم به معنای پاره پاره شدن. حضرت یه بار اینجا گفت: "اعوذ بالله من العقر..." باز سرشو آورد بالا، فرمود: نام دیگه ای هم داره؟ گفت آقاجان اینجا رو کرب و بلا هم میگن. یه وقت دیدن حضرت یه آهی کشید. همه رو زینب داره می بینه ها. صدا زد،" اعوذ بالله من الکرب و البلا..." یه دست به محاسن شریفش کشید فرمود:" انا لله و انا الیه راجعون" اینجا روایت آورده: "و تنفَّست سُعَداه..." یه وقت دیدن حسین به نفس نفس افتاد. اینجا که ارباب به نفس نفس افتاد یادش افتاد از اون لحظه ای که گفت معاویه اومدم پشت در، صدای نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم. معاویه صدا نفس کشیدنا شو می شنیدم. اما چنان با لگد به در زدم...*
نام هایش قاضریه، عقر یا کرب و بلا
هر کدام از نام ها با مقتلی گشته قرین
آیه های قدر می آید با هم کربلا
کاروانِ آیه های نور قرآن مبین
یک به یک حوریه ها مستوره و بین حجاب
پرده دار محمل آن ها یلِ ام البنین
شد مَطاف نُه فلک قنداقهٔ شش ماهه اش
حاجی گهواره ی او آسمان هفتمین
آمده زهرای مرضیه به استقبال شان
پیشواز کاروان آمد امیرالمومنین
*همه با ادب اومدن صف کشیدن. چه خبره ؟ عمه سادات میخواد از محمل پیاده بشه. زودتر از همه، عباس همه رو کنار زد. کنار برید. خودم باید نوکریش رو بکنم. پاشو رکاب کرد...*
پای بگذارد به روی خاک چون ناموس دهر
*قبل از عباس یه نفر اومده...*
بال بگشاید به زیر پای او روح الامین
*جبرئیل هم اومده نوکری این خانمو بکنه...*
خیمه زد غم در دل زینب به هنگام نزول
آسمان ها نیز از اندوه او اندوهگین
*عمه سادات به دور و بر نگاه کرد. داداش اون مهمونی که میگفتی اینجا بود؟ با سر نیزه هاشون اومدن به استقبال ما...*
گفت: بانو! این زمین بوی جدایی می دهد
می رسد بر گوش جان از این زمین آهی حزین
مریم و آسیه و هاجر عزادارت شدند
نوحه خوانی میکند زهرا برایت اینچنین
*چیزی نگذشت بر عمه سادات.وقتی اینطوری با اجلال از محفل پیاده اش کردن. حالا نانجیب ها میخوان این زن و بچه رو از کربلا ببرن. یه وقت زینب دور و برشو نگاه کرد. هرچی نگاه کرد دور تا دور نامحرما حلقه زدن. یه روزی تو این حلقه علی اکبر بود، قاسم بود، عباس بود، عون بود. حالا نگاه میکنه شمر ایستاده، حرمله ایستاده، سنان ایستاده، ساربان ایستاده این انگشترو نشون کرده. یه وقت دختر امیرالمومنین نهیب حیدری زد، وقتی این نانجیب ها جلو اومدن دستا رو بخوان ببندن. فرمود: کنار برید، زینب هنوز نمرده. خودم دستای همرو می بندم. عمه جان دستتو بیار جلو قربونت برم. هی یک به یک دستا رو بست. آخ حسین... یه مرتبه یادش افتاد ا ازون لحظه ای که رسیدن گفت داداش اینجا کجاست؟ گفت:" ههنا والله مذبح اطفالنا مقتل رجالنا" اینجا رو وقتی ابی عبدالله داشت میگفت یه مرتبه خودش زد زیر گریه. "ههنا والله سُبی نسائنا" زن و بچه مونو اسیر میکنن. گفت: حسین! از آنچه میترسیدم سرم اومد داداش. یک به یک عمه سادات دستا رو بست. حالا زینب خودش تنهای تنها. همه رو خود بی بی سوار برد ناقه های عریان کرد، گفت حالا داداش نوبت منه. آی غیرت الله. اومد بالا گودال. گفت حسین...*
گیسوانت را بدست باد دادی عاقبت
حنجرت را داده ای بر خنجر شمر لعین
خاک بر رخساره خد التریب من نشست
آه ای شیب الخضیبم آه مَقطوع الوَتین
*چقد این رگ ها رو نامرتب بریدن. با همین یکی دوتا اگه بهره اشکتو گرفتی گرفتی...*
آه از وقتی که دست سُفله گان افتاده بود
خیمه و عمامه و انگشتری شاه دین
یا غیاث المستغیثینِ لب تو چکمه خورد
*خوشبحال اونایی که نفهمیدن. تو گودال داره مناجات میکنه. نانجیب نذاشت مناجاتش تموم شه...*
نیزه ها خوردی به وقت گفتن هل من معین
خاک بر سر ریخته کرب و بلا وقتی شنید
رو بگیرد زینب پرده نشین با آستین
*حالا تو همین فضا ذهنتو ببر عمه سادات رو با این حال بردن کوفه. "و دخلت زینب علیها السلام علی ابن زیاد" تو مجلس نامحرمان. حسین...
*"صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم یا اباعبدالله. صلی الله علیک یا سیدنا الغریب" این یدونه رو با مادرش بگو "صلی الله علیک یا سیدنا العطشان "حسین ..ای بی کفن حسین...*
برچسب ها
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- طاهری
- حاج محمدرضا طاهری
- حاج محمد طاهری
- متن شعر
- شعر مداحی
- اشعار مذهبی
- حاج محمد رضا طاهری
- شعر و روضه ورود به کربلا
- متن شعر شب دوم محرم
- شب دوم محرم
- ورودیه
- متن شعر برای روز دوم محرم
- متن شعر ورود کاروان امام حسین به کربلا
- ورود کاروان امام حسین به زمین کربلا
- متن روضه ورود کاروان امام حسین به کربلا
- متن ورود کاروان امام حسین به کربلا
- شب دوم محرم 1403