نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم۱۴۰۳به نفسِ کربلایی مهدی رعنایی

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب دوم محرم۱۴۰۳به نفسِ کربلایی مهدی رعنایی

"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه " 
 
 ان شاءالله شب دوم محرمیه قبل اینکه به عاشورا برسی کاسه ی گداییتو برات پر کنه ابی عبدالله.. این حسینشو می‌خوام کمک من کنی اسمتو بنویس. فردای محشر خدا رو چه دیدی.. یه وقت می‌بینی پرونده اتو باز کردن تو پرونده نوشته نوحه خوان ابا عبدالله. هر چی با خودت فکر می‌کنی که من تو دنیا همچین سمتی نداشتم. پرونده‌ها رو میارن جلوت باز می‌کنن میگن نه تو نوحه خونه حسینی. هرچی میگی بابا من نوحه خون نبودم. پرده‌ها رو از جلو چشمت کنار می‌زنن امشبو نشونت میدن میگن همین که این روضه خونه می‌خوند تو باهاش همنوا می‌شدی یه دونه این حسینا رو می‌گفتی زهرا خوشش اومده 
 گفته اسم اینم بنویسید تو نوحه خونه‌های حسینم.. حالا هرکی می‌خواد اسمش ثبت و ضبط بشه بسم الله...* 

گفتیم وقت شادی و وقت عزا حسین..  
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین..

در وقت مرگ چهره ما دیدنی‌تر است
از اشک‌های شوق ملاقات با حسین

 هنگام غسل دادن ما روضه خوان
 بگو عالم فدای بی‌ کفن کربلا حسین
  
 با گریه بر غریبی او خاکمان کنی 
 
*آخه کربلا کسی نبود براش گریه کنه  هر کی گریه می‌کرد از این زن و بچه میزدنش 
اما امشب تو رو کسی نمیزنه موقعی هم که می‌خوان من و تو رو خاک کنن هرکی آزاده می‌تونه گریه کنه کسی کتک نمیخوره اینا فقط مال کربلا بود مال کوفه بود مال شام بود..*

با گریه بر غریبی او خاکمان کنید
بر ریگ های داغ  تنش شد رها حسین 

 وقتی به سمت قبر سرازیر میشویم 
 مشکل گشای ماست در آن تنگنا حسین

نوکر به اسم و رسم خودش بی علاقه است  بر سنگ قبر ما بنویسید یا حسین

*شب دوم محرم مثل یه فردایی زن و بچه می‌رسن کربلا. کاشکی می‌شد ما هم با زن و بچه می‌رسیدیم فردا کربلا. وقتی می‌خواستن از مدینه حرکت کنن امام حسین اباالفضل رو فرستاد جلو گفت خواهرم زینبو تو برو بیار.. کجاوه رو، رو شتر درست کردن  قبل از اینکه زینبو سوار کنن امام حسین رفت تو کجاوه ببینه جای زینب یه وقت نادرست و ناخوش نباشه. اول امام حسین رفت تو کجاوه نشست تا مطمئن شد جای خواهر خوبه اومد پایین. اباالفضل رفت داخل خونه شبه تاریکه کسی نیست اصلاً تو مدینه تو کوچه‌ها کسی تردد نداره اما غیرت رو نگاه کن جوونای بنی هاشمو صدا کرد زنا رم گفت بیان از این طرف و اون طرف در خونه کوچه درست کردن زینب مجلل از این کوچه حرکت کنه کسی قد و بالای خواهر امام حسینو نبینه. «جونم اگه گریه داری بلندا آی شمایی که اشک دارید بلند برای امام حسین گریه کنید مورد رحمت خدایید من نمیگم امام صادق می‌فرماید: رحمت خدا به اون کسی که برای جد ما و روضه‌های جد ما بلند بلند گریه کنه امام صادق دعاتون کرده» اومدن نزدیک کجاوه شدن تو مقتل نوشته یه بازوی زینب رو حسین گرفت، یه بازوشم علی‌اکبر گرفت، بلند کردن زینب رو مثل یه ملیکه مثل یه شاهزاده سوار کجاوه کردن. این کاروان حرکت کرد به سمت کربلا..تو راه چقدر عاشقانه نگاه می‌کرد برادر رو. اما این زینبه ناموس ابی عبدالله صدا بلند کنه نه والله تو مقاتل نوشتن یه کوبه‌ی چوبی کنار محمل زینب گذاشته بود ابی عبدالله.. کار داشت زینب صداشو بلند نمی‌کرد. نه اینکه زینب صدا بلند کنه بگه من اینو می‌خوام این کارو دارم نه.. کوبه چوبی رو تکون می‌داد زودی اباالفضل میومد جلو کجاوه ی زینب جانم سیدتی و مولاتی زینب کارشو می‌گفت امرشو می‌گفت اباالفضل میگفت: "سمعاً و طاعتا " امر زینب اجرا می شد..بیاین بریم‌کربلا..
 همچین که مثل فردا روزی رسیدن صدا کرد ابی عبدالله رو حسین جان دلم آشوبه برادر، حسین جان اینجا کجاست؟ بوی خون میاد، حسین جان بوی جدایی میاد آروم کرد زینبو  آروم کرد زینبو..روز دوم محرم کربلا حسین زینب و آرام کرد زینبم خیالش راحت بود سایه بالای سر داره اما بذار همون روضه‌ای رو بخونم که حضرت زهرا سفارش کردن به اون روضه خون تو عالم رویا گفت: چه روضه‌ای بخونم؟ گفتن روضه وداع حسینمو بخون اما مثل یه روز عاشورایی همچین که سوار ذوالجناح اومد بره میدون دید صدایی از پشت سر میاد چی میگه "مهلاً مهلا یا ابن الزهرا " برگشت دید زینبه از ذوالجناح پیاده شد دست ولایتی رو گذاشت رو سینه زینب، زینبی که تا الان می‌گفت صبر کن نرو میدان حالا صدا زد می‌خوای بری برو  اینجام هنوز امید داره سایه‌ی سر داره  اما ساعاتی بعد...*

 هوا ز جور مخالف چو غیرگون گردید 
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

 بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد 
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد 

«زن و مرد پیر و جوون کوچیک و بزرگ هر جا صدای من کمترینو می‌شنوید دستتو بیار بالا سرت یه ناله که تا الان تو عمرت نزدی بزن سه مرتبه بگو یا حسین ..»