نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج مهدی سماواتی

روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام  اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج مهدی سماواتی

کنون فتاده‌ام از پا بگیر دست برادر 
اگر چه هیچ زمان در برابرت ننشستم

*میومد کنار علقمه اما دیدند بین راه یه چیزی رو برداشته می‌بوسه..*

به غیر خار جفا در گذر گه تو ندیدم 
به رهگذار تو کِشتم به جای لاله دو دستم

نمی‌رود ز تنم جان برون اگر تو نیایی
قدم بنه به سرم چون در انتظار تو هستم

عزیز دلم! داداشم !
من انتظار تو دارم سکینه منتظرِ من
 دو انتظار شکسته دل خدای پرستم

آقای من !
ز من بگو به سکینه گره فتاده به کارم 
نه با دو دست نه دندان من این گره نگسستم

*دست راستشو قطع کردن مشک به شانه چپ داد دست چپش رو هم قطع کردن به زحمت بند مشک را به دندان گرفت، یه وقت دیدند.. "فوقف عباس متحیرا "
دیگه حرکت نمی‌کنه، مات و متحیر ایستاده، تیر به مشک زدن داره آب رو زمین می‌ریزه، آه یا بن الحسن!*

ز من بگو به سکینه گره فتاده به کارم 
نه با دو دست نه دندان من این گره نگسستم

*عزیز فاطمه اومد یه منظره‌ای دید صدا زد
 *أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي*  

#سینه_زنی

غریبمو بی تو پاشیده شده لشکرم
 وای اگر به اسیری برود خواهرم

عباسم! علم افتاده زمین
عباسم! به سوی خیمه ببین
عباسم! لشکری کرده کمین

«اباالفضل قمرَ العَشیرة»

علی العباس واویلا
حسین تنهاست واویلا 

کنار علقمه تماشایی ام
خجل از این منصب سقایی‌ام
که آبی ندارم جوابی ندارم

دیگر مرا سقا نخوانید
در انتظار من نمانید