نمایش جزئیات

روضه و توسل به ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌ مطیعی

روضه و توسل به ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌ مطیعی

کور و کران روز غدیرند
 با داد و با هوار رسیدند 

*بچه هاش میترسندصداتون رو پایین بیارید...بچه هاش می ترسن...*

لب‌ تشنه بود زاده‌ی حیدر
با تیغ آبدار رسیدند
حرف جهاد شد چه یلانی ترسان
به کنج خانه خزیدند
تا شد حدیث درهم و دینار
مردانِ پا به‌ کار رسیدند

*گفتند:بریم برای دخترامون سوغاتی ببریم*

قومی که در تخیّل حورند
دلداده‌ی بیوت و قصورند
تا سر بُرند امام زمان را
با کام روزه‌ دار رسیدند

آنانکه از حوالی تیغش
فرسنگ ها کناره گرفتند

* خیلی هارو تو‌را  ید من رو یا ی میکنید یا نه ؟من قرض دارم،زن و بچه دارم،کارگر دارم..به همشون فرمود: برید دور بشید صدا غریبی من رو‌ نشنوید*

تنها همین که نقش زمین شد
از گوشه و کنار رسیدند

دیدند یادگار حسن را
از خیمه با شتاب می آمد
آری همین که گفت:عموجان
 با تیغ مرگبار رسیدند

*یه کاری کردند خون صورت عبدالله به صورت امام حسین پاشید...*

جمعی حرام‌خوار و حرامی
همراه شمر، هلهله کردند
همچون وحوش نعره کشیدند
آری سگانِ هار رسیدند

وفتی سرِ مبارکش از تن
میشد جدا چو عطر که از گل
با نعل‌های تازه خدایا! 
از راه ده سوار رسیدند

*خواهرش نگاه می کردجزر و مد دریا شد.اسب ها میرفتند و می آمدند...حسین بن علی با خاک ممزوج شد...فقط صدا میزد:حسین....*

آنگاه نانجیبی از آن سو
با سر اشاره کرد به خیمه
غارتگران بی شرف ای وای
در شعله و غبار رسیدند

شاعر: میلاد عرفان پور