نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌مطیعی

روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج میثم‌مطیعی

به زیرِ تیغ نداریم مدّعا جز تو
شهیدِ عشقِ تو را نیست خون‌ بها جز تو

بجز وصالِ تو هیچ از خدا نخواسته‌ایم
که حاجتی نتوان خواست از خدا جز تو

خدای می نپذیرد دعایِ قومی را
که مدعا طلبیدند از دعا جز تو

مریضِ عشقِ تو را حاجتی به عیسی نیست
که کس نمی کند این درد را دوا جز تو

دلا هزار بلا در ولای او دیدی
کسی صبور ندیدم در این بلا جز او

*آقای من! کسی صبورتر از تو در این بلا ندیدیم...پسرش زین العابدین وقتی وارد کوفه شد؛خطبه خوند،یه جمله ش این بود:
"انا ابنُ قد قُتِلَ صبرا "بابای من رو ذره ذره کشتند...بابای من رو زجرکش کردند...
بابای من رو آروم آروم کشتند...*

ریان بن شبیب جدمون رو غریب گیر آوردند
ریان بن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردند

تو شیب گودال سرازیر شد
حسین پیر شد...حسین پیر شد...

از ته گودال سرازیر شد
حسین پیر شد...حسین پیر شد...

ریان بن شبیب ذکر امن یجیب می گفت:زینب
ریان بن شبیب رفته شیب الخضیب زیر مرکب

بلا سر زینب آوردند
سرُ بردند...سرُ بردند...
بچه یتیما کتک خوردند...
سرُ بردند...سرُ بردند...

ریان بن شبیب میومد بوی سیب از تو صحرا
ریان بن شبیب یه عده نانجیب کردند غوغا

به عمه زینب جسارت شد
جنایت شد...جنایت شد...

چادر وقتی که غارت شد
جنایت شد...جنایت شد...

قسمت زن ها
اسارت شد...اسارت شد...

نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
حسین جان...حسین جان...

به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم،واویلا

حسین جان...حسین جان...