نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی

عمو جون دنبال آب رفته بود
 هوا گرم تاب از رباب رفته بود 
تو رفتی رفتنت رو ندیدم و 
رقیه ات کاش خواب به خواب رفته بود

 *خبر عمو عباسم رو که آوردی دیگه نفهمیدم چی شد..*

مناجات با قلب عاشق می‌کنم 
می‌خوابم تو خواب هق هق می‌کنم 
بابا جون رفتی و منو نبردی و 
بدون که از دست تو دق می‌کنم

 شبا هی تو خواب می‌بینم تورو 
می‌بینم نمی‌بری رقیه رو 
با پای شکسته دنبالت میام
 میگم هی بابا نرو بابا نرو

 خواب می‌بینم شبا 
می‌بینم اصغر رو پای منه
 می‌خوابه تو خواب پرپر می‌زنه 
میگم هی نفرین به تو ای حرمله 
الهی دست و کمونت بشکنه

 می‌بینم آتیش اومد تو حرم
 پریشون دست روی گوشام می‌برم 
به نامرد میگم بسه منو نزن 
هراسون از خواب و از جا می‌پرم
 
 بابا جون! شبا بهونه می‌گیرم
 بابا جون! من بی تو آخر می‌میرم
 بابا جون! نذار که قهر کنم باهات
 بابا جون! اصلاً نیا من خودم میرم

* آخه این چه زنده موندن که من شب‌ها خواب اینطوری می‌بینم چی میبینی دخترم؟..*

 می‌بینم ترک ترک آیینته
موهات تو دست‌های یه بد طینته
 می‌بینم قرآن روی لباته و 
می‌بینم یه جای پا رو سینه اته
 
*حسین‌جان ..حسین‌جان... *

همیشه دیدی تصورش هم بیچاره می‌کنه آدمو همین روضه‌ای که براتون خوندم از قول مرشد اسماعیل چه نفسی، میگه بیدار شد دید بچه رو زمین نشسته دور و وراشو نگاه کرد دید همه خوابن بچه‌هم رو زمین می‌شینه بچه سه ساله که رو زمین می‌شینه نه چهار زانو می‌شینه نه دوزانو پاهاشم یه خورده آزاد می‌کنه*

 یکی دوتا حرف زد آبله‌ها رو می شمرد 
زخم‌های دست تموم می‌شد
 زخم‌های پا رو می‌شمرد

* حالا عمه داره می‌بینه..*

به ماه آسمون می‌گفت
 شمع شبستون منی 
 یاد عمو بخیر که تو 
عین عمو جون منی

 راستی تو از توو آسمون
 ببین بابای من کجاست
 بهش بگو که دخترش
 ساکنه تو خرابه‌هاست

* شب بابا اومد اومد حرف بزنه زبونش گرفت..*

 من را ببخش اگر که، لکنت زبان گرفتم
 آخر شکسته دستی دندان شیریم

 *بابا من را ببر همه راحت شن آخه هر وقت من جا می‌مونم قافله را کتک می‌زنند*

 «ای وای حسین حسین»