نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

روضه و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

آنکه با غمزه‌‌های گفتارش
درس‌آموزِ صد مدرّس بود
در نفس‌های آخرِ عمرش
قلم و کاغذی طلب بنمود

چون که می‌خواست مردمِ دینش
نشوند از مسیر حق، گمراه
خواست در آخرین وصیت خویش
بنویسد: "علی ولی‌الله"

ناگهان از میان جمعیت
محضر حضرت رسول‌الله
یک نفر آن‌که دانی و دانم...
گفت "اِنّ الرجل لَیَهجُر"... آه

*هنوز پیغمبر زنده ست اینطور دارن جسارت میکنن. نانجیب بلند شد گفت: این مرد تب داره، هذیان داره میگه. امیرالمؤمنین سرشو پایین انداخت. حضرت صدیقه سلام الله علیها.. از همون جا پیغمبر، تمام این روضه ها رو انگار داره می بینه. فقط رسول خدا روشو ازشون برگردوند. دیدن آروم آروم داره گریه می‌کنه...*

او که آیات را نمی‌فهمید
گفت قرآن برای ما کافی‌ست
او نفهمید که کلام رسول
جز کلام خدای سبحان نیست

آن رسولی که گفت: ای مردم!
یک امانت زِ من کنار شماست
اجر پیغمبریِ من، تنها
احترامِ به دخترم زهراست

*یا رسول الله! خوب احترامش رو نگهداشتن...*

چند روزی گذشت، مردی که
بر نبی بست تهمتِ هذیان
او که قرآن برای او بس بود
حمله‌ور شد به کوثر قرآن

کوچه آماده، هیزم آماده
یک نفس مانده بود تا آتش
داد زد: ای اهالیِ خانه
یا که بیعت کنید یا آتش

همه گفتند: فاطمه آنجاست
گفت: فضه، حسن، علی، یا او
هرکسی پشت درب این خانه‌ست
طعمه‌ی آتش است حتی او

همه گفتند: محسنش پس چه؟ 

شاعر:حمید رمی