مدح و توسل ویژهٔ ولادت اباالمهدی امام‌حسن‌عسکری علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی

نذر گل روی تو باید شهر را آذین کنم
اسباب شور و شادی عشاق را تامین کنم
وقتی که یاری میرسد عطر بهاری میرسد 
شبهای دی را با دمت شبهای فروردین کنم

«جانم حسن جانم حسن»

کام تمام شهر را با نام تو شیرین کنم 
در زیر طاق گنبدت هفت آسمان گم میشود
در پِلّکان بارگاهت ناز بر پروین کنم 
بین بهشت و سامرایت، سامرایت مال من 
اصلا نیازی نیست که عمری سبک سنگین کنم

تو هر چه باشد شاهی و من هر چه باشد نوکرم 
این را همیشه روز و شب باید به خود تلقین کنم 
اعجاز ابیات کُمِیت باشد به لطف اهل بیت 
تنها کسی که شاعر کوی تو شد تحسین کنم

حرف دلم را پیش از اینها خواجه ی شیراز گفت
پس از لسان الغیب بیت دیگری تضمین کنم 

عمریست تا من در طلب، هر روز گامی می‌زنم
دست شفاعت هر زمان، در نیک نامی می‌زنم

ای وارث ختمی مآب ای یادگار بوتراب
خورشید عالم تاب من بر عالم خاکی بتاب 
شأن رفیعت را بنازم ای عزیز فاطمه 
وقتی برای تو امام عصر میگردد رکاب 

درک کمالت حضرت نوح نبی را کرده پیر 
شأن ات عزیز مصریان را از خجالت کرده آب 
گنجینه ی اسرار را در سینه داری از ازل 
با تو نمی خواهد بگردد شیعه دنبال جواب
 
هم اُسقفان هم راهبان تسلیم اعجازت شدند
نه اهل معرفت، که محتاج تواند اهل کتاب 
دلتنگ دیدار تو باشد حق تعالی زین سبب
تصویری از روی تو را در عرش اعلا کرده قاب

در لقمه های سفره ات گویا جلالت ریخته 
از برکت لطف تو سائل میشود عالیجناب
حاجات اصحاب و موالی را نگفته میدهی 
محظوظ ابوهاشم شد از آن التفات بی حساب

چشمان تو خلق بهشتی مثل سامرّا کند 
احسانت از اهل جهنم نیز بردارد عذاب 
از هر در صحنت دری سوی خدا وا میشود
پایین پا پیدا شود راهی برای فتح باب

جرم است اگر سجده به پایت، حجت حق در زمین
جز سجده بر پای تو من جرمی نکردم ارتکاب 
از واژه های خسته، کاری بر نمی آید دگر 
شرمنده ام در شأن تو هرگز ندارم شعر ناب 

* آقاجان! یا امام حسن! امشب یه گوشه نگاه به ما بکنه بخدا همه کارامون حل میشه. یه گوشه از اون نگاه هایی که امام صادق؛ وقتی طرف رد میشد، تا امام صادق رو دید راهشو عوض کرد. آقا فرمود: تو هر حالتی هستید، از ما اهل بیت روتون رو برنگردونین. حالا امشب، تو هر حالتی که اینجا اومدی نشستی؛ فقط چشمت به لطف و کرم امام حسن باشه. ببین دست پر از اینجا بیرون میری یا نه...*

در فطرت ما ریشه دارد مهر پنهانی ما 
اسباب خدمت میشود افکار عرفانی ما 
از لن تنالو البر حتی تنفقوا دریافتیم
باید که الگومان شود احکام قرآنی ما 

در قحطی انسان و انسان دوستی ای کاش که
چون ریزعلی باشیم و باشد فصل دهقانی ما 
دل روی دل باید نهاد و شهر را آباد کرد  
ویرانیِ هم میهنان ماست ویرانی ما 

دفتر به پایان آمده اما حکایت باقی است 
مضمون سرازیر است در ابیات پنهانی ما 
از پا در آورده ست داعش را نه تنها تیغ و تیر
او را زمین زد عاقبت نیروی ایمانی ما 

ریز و درشت دشمن شیعه به خاک افتاده از
سیلی سنگین برادرهای افغانی ما
جایی برای عرض اندام سنان و شمر نیست
وقتی قیامت میکند کیسان ایرانی ما 

جای شهیدان دفاع از زینبیه خالی است
در سور و سات شادی و جشن و گل افشانی ما

"عید است و پیش از صبح‌دم مژده به خمار آمده
بر چرخ دوش از جام جم یک نیمه دیدار آمده"

شاعر: علیرضاخاکساری