نمایش جزئیات

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری

مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری

خورشیدِ حِلم شمعِ شبستانِ زینب است 
دریای صبر بنده‌ی طوفانِ زینب است 
اسلام زیرِ سایه‌ی ایمانِ زینب است
با این حساب شیعه مسلمانِ زینب است

 بی ذکر او به وادی عِترَت نمی‌رسیم
 بی اِذن او به گریه‌ی هیئت نمی‌رسیم
 بی حبِّ او به وادی جنّت نمی‌رسیم 
دَخلِ بهشت در پِی دکّانِ زینب است

در کوچه‌ی کرامت او کاسه‌ها پُر است 
از طبخِ روزمره‌ی او ظرف ما پُر است
این سفره‌ای که دور و برِ آن گِدا پُر است
تولیَتَش به دست حسن جانِ زینب است

 این شور در محیطِ دلم انقلاب کرد
 زهرا گرفت دست گِدا را ثواب کرد 
ما را برای نوکری‌اش انتخاب کرد 
این شیعه‌خانه کشورِ ایرانِ زینب است

 آری سپاهِ اَبرَهه غرق عذاب شد 
سِجّیلِ غزه بر سرِ صَهیون خراب شد
 مَکرِ یهود یک شَبه نقش بر آب شد 
این عزمِ رزم حاصل جریان زینب است

 در جای حق نشسته خدای مقاومت 
در گوش دشمن است صدای مقاومت
 قربانِ سیّدالشهدای مقاومت 
آن حاج قاسمی که به قربان زینب است

 دنیا چقدر تشنه‌ی دیدار مُقتداست
 این فتنه‌ها که در همه جای جهان به‌ پاست
 گرد و غبارِ جاروی جشن ظهور ماست
 نزدیک روزِ دیدن جانانِ زینب است

 با بالِ اشک هیچ نمانده‌ست تا دَمشق
 آنقدر اهلِ گریه کشانده‌ست تا دَمشق
 ما را خودِ سه‌ ساله رسانده‌ست تا دَمشق
 یعنی رقیه تعزیه‌گردانِ زینب است

 ای زائرِ حسین به او احترام کن 
پای برهنه حجِ خودت را تمام کن 
بین نجف به سیّده زینب سلام کن 
ایوان طلا نمایشِ ایوانِ زینب است

در وقت رَزم واژه‌ی او مثل خنجر است
از هرچه تیر و نیزه و شمشیر برتر است
زینبی که زینبِ کرّارِ حیدر است
نامِ علی مِدالِ محبّانِ زینب است

 هنگام خطبه‌خوانی او آفِتاب شد
 دنیا به ترک کردنِ ظلمت مُجاب شد
 کاخ یزید روی سر او خراب شد
 شامِ سیاه عرصه‌ی جولانِ زینب است

 در کوچه‌های کوفه دلِ مضطرش شکست
 در زیرِ دست و پای اَراذل پَرش شکست 
نزدیک خانه‌ی پدر او سرش شکست 
تا روز حشر شیعه پریشانِ زینب است