نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید رضا نریمان
برای دست ورم کرده اش دلم خون است
به یاد درد قنوتش هنوز می نالم
لباس یاس، تن لاله را نمی پوشاند
به یاد بستر خونین، مریض احوالم
*یه وقت مریض میشی تو خونه میفتی بعد چن روز خوب میشی، ولی اگه یه نفر بزندت تو بستر بیفتی، اونم چه زدنی، که گفتن یه جوری بزنیم دیگه بلند نشه..*
لگدی زد که خدا قسمت کافر نکند
چهل نفر به زنی باردار لطمه زدند
نگفت که بی خبر از آن هجوم و جنجالم
صدای میخ در آمد صدای زهرا نه..
کنار شعله ی آن در به فکر گودال است
*بریمکربلا...*
فدای آنکه فرو رفت نیزه در دهنش
برای پیروهنی پاره پاره شد بدنش
ضرباً ضربا ضربوا
نه یکی نه دو تا یه گروه
آتیش زدن دلها رو
زدن مادر ما رو
در میسوخت
تو شعله ها بال کبوتر میسوخت
خط به خط سوره ی کوثر می سوخت
در افتاد
لگد زدن یاس پیمبر افتاد
مادرو می دیدم که با سر افتاد
به فضه گفت بیا بیا
که محسنم شده فدا
*آروم، علی نفهمه...*
به فضه گفت که از غمام
چیزی به مولا نگیا
محشر شد
مادر ما یک تنه یک لشکر شد
اما با ضرب سیلی گلِ پرپر شد
ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی
با نفسهای کمت نیز مسیحای منی
زهراجان!
ماه، ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال
رو بگیری ز علی باز تو زهرای منی
ماندنت درد من است رفتن تو زجر من است
غم امروز منی حسرت فردای منی
* دلمون رفت علقمه..صدا زد عباسم میخوام بمونم به خیمه ها حمله ور میشن میخوام برم سرتو میریزن عباسم.*
زانو به بغل کردن من دیدنی است
از پس پوشیه سرگرم تماشای منی
همه ی زندگیم، مرگ تمنا نکنی
خسته ای بی رمقی باز تمنای منی
خواست دنیای مرا تیره کند سیلی زد
دشمنم نیز خبر داشت تو دنیای منی
رو به قبله مشو هی قبله ی بی سوی علی
یار بی صحبت من همدم شبهای منی
*میشه یکم با علی حرف بزنی؟کلمینی فاطمه جان!خیلی دلم برا حرف زدن باهات تنگ شده. ولی من که میدونم داری درد می کشی، کسی که دنده اش شکسته باشه نمیتونه زیاد نفس بکشه حرف بزنه، برا همین مادر ما کمتر حرف می زد. اشاره می کرد. هر وقت نفس می زد خون تازه جاری می شد امیرالمومنین میومد لباسو عوض می کرد بریم در خونه ببینیم چه بلایی سر مادر ما آوردن..ریختن در خونه را آتیش زدن یه نفر داره داد می زنه، علی یا بیرون بیا یا خونه رو با اهلش به آتش میکشیم مادر ما صدا زد علی جان،صبر کن من میرم پشت در، اینا منو ببینن میرن، به چند علت، هم دختر پیغمبرشونم، هم براشون احترام دارم هم اینا از زناشون شنیدن خبر دارن میدونن من الان باردارم، منو میبینن زود میرن، همچین که اومد پشت در، همچین که صداش بلند شد اون نامرد تا صدای مادر ما رو شنید خودش نوشته خود ملعونش نامه برا معاویه نوشته میگه تا صدای نفسهای فاطمه رو پشت در میشنیدم اومدم برم گفتم فاطمه پشت دره،ما اومدیم با زن بجنگیم اومدم برگردم ولی بغضی که از علی داشتم نذاشت من برگردم، همه توانمو تو پاهام ریختم چنان با لگد به در زد..*
"و رکل الباب برجله"
در افتاد مادر افتاد پدر افتاد
"ورکل الباب برجله"
پسر افتاد دختر افتاد پدر افتاد..."
برچسب ها
- سیدرضا نریمانی
- سید رضا نریمانی
- رضا نریمانی
- نریمانی
- آموزش مداحی
- متن روضه حضرت زهرا
- متن روضه حضرت فاطمه
- دانلود صوت مداحی نریمانی
- مداحی رضانریمانی
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن روضه برای ایام فاطمیه
- حاج سیدرضا نریمانی
- فاطمیه 1403
- فاطمیه سال۱۴۰3
