نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده شب_شهادت۱۴۰۳ به نفسِ سید رضا نریمانی
*رسمه وقتی طرف از دنیا میره وسایلشو جمع می کنن. میگن اگه این وسایلو اهل خونه ببینن خاطره ها براشون تازه میشه، امیرالمومنین لباسا رو جمع کرد، چادر مادر و جمع کرد، بستر و جمع کرد، هر چی نشونه از فاطمه داشت تو خونه جمع کرد. اما هر وقت این بچه ها نگاهشون به در و دیوار خونه می افتاد یجوری ناله می زدن، یه جوری گریه می کردن. حسن خیره به در می شد میدونی چجوری روضه میخوند؟..*
من ایستاده بودم دیدم که در افتاد
حسن ناله می زد بابا مادر افتاد
تو افتاده بودی درم روی بازوت
دیدم هر کی رد شد لگد زد به پهلوت
خونه امون شبیه من کلافه بود
اون روزی که شدی کبود
خونه امون انگاری که اضافه بود
سوخت توی آتیش و دود
آه زدنت، ای پنجه ی ماه زدنت
تو پشت در زخمی شدی
باز وسط راه زدنت
سخت زدنت، مردای بدبخت زدنت
خدایی تو این دو سه ماه
من مُردم هر وقت زدنت
بد زدنت بمیرم اونقدر زدنت
که از نفس افتادی و هیچ کی نیومد زدنت
بد زدنت، کوچه ی خلوت زدنت
نزدیک خونه ی خودت توی محله ات زدنت
زهرا جان!
مونس ماست در این سن کمش دختر من
نیستی تا که ببینی شده او مادر من
لقمه نانی اگر خورد کسی نان تو بود
همه ی دلخوشیم چهره ی خندان تو بود
سخت دلتنگ توام سخت بدهکار توام
من خودم یک تنه هر لحظه عزادار توام
*چه اون موقعی که بودی کسی علی رو تحویل نمی گرفت چه الان که رفتی کسی درخونه ی علی رو نزده حتی تسلیت به علی بگه، خیلی بده آدم داغ ببینه کسی درخونه اشو نزنه، تسلیت بهش نگه*
قبر اصلی تو را قلب خودم می دانم
هر زمان خواست دلم فاتحه ای می خوانم
هر کجا میروم از توست نشانی زهرا
لحظه ای فکر نکردم که نمانی زهرا
*ابن عباس میگه اینجوری امیرالمومنین حرف می زد سر قبر فاطمه اش، هی به این قبر می زد صدا می زد... "لاخیر بعدک فی الحیات ابکی مخافت ان تطول حیاتی"گریه می کنم برا اینکه میترسم عمرم طولانی بشه و تو نباشی فاطمه جان از قدیم شب آخر فاطمیه در خونه ی ابالفضل رو می زدند میگفتن سفره ی فاطمیه رو عباس جمع می کنه، اینجا امیرالمومنین بالا سر فاطمه ش اینجوری حرف می زد یه آقایی هم من سراغ دارم اومد علقمه، یه نگاهی خیره خیره به این بدن انداخت دید دستها رو که بریدن بدن ارباً اربا، پاها رو هم بریدن ،صدا زد عباسم همچین که میخواست خون از جلوچشم عباسش پاک کنه ،دست که زد به این چشم ، دید از گوشه های چشم عباسش اشک جاریه ، صدا زد عباسم تو چرا گریه می کنی؟برا چی تو داری اشک میریزی ؟صدا زد حسینم الان تو بالا سرم نشستی دارم چند ساعت دیگه رو میبینم.." والشمر جالس..' نفس مادرش گرفت ای حسین.....*"صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله"سلامی محضر ابی عبدالله بدین"السلام علیک یا اباعبدالله"خیلی دلم برا حرمت تنگ شده
سلام آقا که الان روبروتونم
من اینجام و زیارتنامه می خونم حسین جانم
بذار سایت همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم
حرم گفتم هوای کربلا کردم
«ای حسین.....
السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین وعلی اصحاب الحسین ..»
برچسب ها
- سیدرضا نریمانی
- رضا نریمانی
- نریمانی
- آموزش مداحی
- متن روضه حضرت زهرا
- متن روضه حضرت فاطمه
- مداحی رضانریمانی
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن روضه برای ایام فاطمیه
- حاج سیدرضا نریمانی
- فاطمیه 1403
- فاطمیه سال۱۴۰3
