روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ حاج‌ حیدر خمسه

دسته دسته زدنت
روشون که باز شد
چشم بسته زدنت

تا دیدن پدر از
 پا نشسته زدنت
ای وای مادر

این رسم روزگار نیست
روی زخمای کسی نمک زدن

این رسم روزگار نیست
جلو مردی زنشو کتک زدن

*پشت در صداش میومد. اما وقتی ریختن تو، همه همو نگاه میکردن، پس زهرا کجاست؟ الان صداش میومد دیدن  علی همه رو زد کنار اومد در و برداشت عبا رو پهن کرد روی خانومش، عبا رو انداخت کسی نبینه، زهرا زیر در، چهل نفر اومدن توو، یکی زیر در هی می خواست داد بزنه نمیشد، تا دهنش وا می شد چکمه ی بعدی رو در بود هی میخواست صدا بزنه، آخری که رد شد کار زنونه شد، هی می خواست بگه علی، اما آخری که رد شد دیگه نگفت علی، فضه کار زنونه ست، بچه ام..
یا زهرا.....*

اسما بریز آب، که قلبم مذاب شد
این مرد از خجالت این چهره آب شد

اسما بریز آب که آتش گرفته ام
دیدی چگونه خانه ی من هم خراب شد

من چند بار شسته ام و هم نیامده
خونت هنوز میچکد از زخم تازه ات

*مگه زخم بعد هفتاد وپنج روز تازه میمونه؟*

گفت زهرا..!
این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست
ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه ات

*دیدید کسی رو‌ که غسل میدن کفن میکنن میخوان ببندن از پا شروع می کنن. بندکفن پاها رو بست وسط بدنو بست برگشت دید بچه ها آستین به دهن گرفتن چشماشون به مادره ، یه وقت آقا گفت: پاشید من میرم کنار با مادرتون‌ وداع کنید لب می گزید یه وقت صدای هاتفی رسید علی، بچه ها رو از زهرا جدا کن الان همه ی ملائکه جان میدن، نگاه کرد دید همه افتادن رو بدن مادر.یوماه.....یا زهرا*