نمایش جزئیات
روضه و توسل و حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی مجید دلشاد
"السلام علی المهدی و علی آبائه"
ای ماه ترین ماهِ شبِ تار، سلام
ای یوسف زهرای دل افگار سلام
شد خیمه ی فاطمیه، کاشانه ی دل
ای صاحب روضه های غمبار سلام
ای داغدار روضه ی خونبار الامان
ای روضه خوان روضه ی بانوی بی نشان
ای منتقم به غربت و تنهایی علی
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
فاطمیه یک جهان ماتم سراست
گریه بر هر درد بی درمان دواست
فاطمیه با لگد بر در زدند
مُهر خاموشی لب حیدر زدند
فاطمیه پهلوی زهرا شکست
میخ در بر سینه ی زهرا نشست
مادر برای عمر کمت گریه میکنیم
هر شب برای قد خمت گریه میکنیم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
از رفتنِ قدم به قدم گریه میکنیم
هر جا که دود و آتش و مسمار دیده ایم
از غصه های دم به دمت گریه میکنیم
چادر نماز فاطمه حصن حصین ماست
ما زیر سایه ی عَلمت گریه میکنیم
*هر جا جلوی امام صادق علیه السلام اسم مادرش برده میشد اشکش جاری میگشت، وقتی پرسیدن یابن رسول الله! چرا وقتی نام مادرو میشنوی انقدر بیتابی میکنی؟ فرمود: آخه مادر ما هجده سال بیشتر نداشت اونو کشتن، بین در و دیوار*
در خونه امون رو سوزوندن
دل مادرم رو شکوندن
بابام رو تو کوچه کشوندن
دلش رو شکوندن
هیشکی نگفت چه گناهی داره مادر ما
هیشکی نگفت چه پناهی داره مادر ما
هیشکی نگفت که توراهی داره مادر ما
*گفت برا زهرا بلند بلند گریه کنید..*
گریه کنید مادر ما بی پناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
*اون نامرد نوشت برا معاویه، چنان با لگد به در زدم که صدای زهرا رو شنیدم پشت دره، چنان با لگد به در زدم صدای شکستن استخوان سینه ش روشنیدم.. گریه کنای فاطمیه، این شعر مارو یاد اون لحظه ای میندازه که امیرالمؤمنین ناموسشو بین در و دیوار بود چه حالی داشت، حالا برا غربت علی گریه کن..*
غرور چشم حیدر را شکستند
چنان محکم زدند در را شکستند
درِ خانه ز لولا تا که وا شد
زدند پهلوی کوثر را شکستند
*این روزا امیرالمؤمنین پرستاری فاطمه اش رو میکرد، کنار بستر فاطمه مینشست، یه زبان حال جانسوزی داره..فاطمه جانم!..*
هر روز قدری از بدنت آب میشود
با شدت زیاد تنت آب میشود
تا از زمین بلند شوی طول میکشد
قلب علی ز پا شدنت آب میشود
این گوشه گیری پسرت مشکلی شده
از خاطرات بد حسنت آب میشود
*کدوم خاطره ی بد؟ آخه دستش تو دست مادر بود سیلی زدن..*
وقتی حسین را تو در آغوش میکشی
از شرمِ خونِ پیروهنت آب میشود
با سینه ی شکسته نفس سخت میرسد
زینب از این نفس زدنت آب میشود
*سینه ی مادرو مدینه شکستن، اما سینه ی حسینشو کربلا زیر سمّ ستوران...*
اسب ها پای خود از سینه ی او بردارید
من هم از این تن محنت زده سهمی دارم
با همان دستی که مادر را زدند
کربلا تا شام دختر را زدند
«صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله»
