نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام علیرضا اشقری
"السلام علیک بنت الحسین السلام علیک یا رقیه "
من خیلی چشم به راه بودم
دیر اومدی بابا دیر اومدی بابا
چرا حالا که من شدم اسیر
دیر اومدی بابا دیر اومدی بابا
بابا من دیگه اون سه ساله که دیده بودی نیستم
ببخشید دیگه نمیشه روی پاهام بایستم
سه ساله که باباجون یه روزه پیر نمیشه
سه ساله که باباجون آخه اسیرنمیشه
*سر باباشو به دامن گرفت حالا دردای خودش رو یادش رفت. یه وقت ناله زد.."مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ "
شونه ندارم برای موی پریشونت
الهی قربونت
بذار با دستام پاک کنم لب پر از خونت الهی قربونت
بابا
چرا لبای نازت زخمی و غرق خونه
گمون کنم که جای ضربه ی خیزرونه
رقیه خانومت رو میزد به هر بهونه
گاهی به ضرب سیلی گاهی به تازیونه
بزم شراب بابا جون یادشم عذابه
آستین پاره حالا برای من حجابه
بذار بگم که دشمن خدایی بی دینه
چشمام نمی بینه
بذار بگمکه دستشون چقدر سنگینه
چشمام نمیبینه
یه بار دوبار هزار بار دیدم با این چش تار
با دیدن من افتاد ازنی سر علمدار
میون کوچهها گفت یکی کشید موهامو
یکی به زور دزدید النگوهامو
کتکم نزن میام میام میام
من یتیمم نزن نزن نزن
بابا شامیا بدن بابا بابا بابا
عمه رو زدن بابا بابا بابا
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
