نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد

مدح خوانی ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد

زهرا آنکه در سحر آفریدنش
گفته خدا تبارک بر وجه احسنش
زهرا همان که عطر خداوند می‌وزد
هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش

هر صبح در طواف ملائک به دور او
معراج می‌چکد ز تماشای گلشنش
زهرا همان که بر دل پیغمبر خدا
جان دوباره می‌دهد از شوق دیدنش

از ابتدای خلقت خود از همان ازل
دارد نگین عشق علی را به گردنش
دیگر از این چه مرتبه‌ای باشکوه‌تر
باشد بزرگ کرب و بلا طفل دامنش

*عظمت این مادر به یک بیت و یک شعر و یک جلسه نمیشه بیان کرد، کیه این خانوم؟وما ادراک ما زهرا*

حتی تبرّمت قدماها 
حکایتیست از عاشقانه‌های سحرهای روشنش
بی‌شک منا و مکه دگر مُحرمی نداشت 
پنهان نبود اگر ز نظر خاک مدفنش
 
روز حساب توشهٔ ما عشق فاطمه است 
ما را بس است خوشه‌ای از فیض خرمنش
شرح فضایلش همه عین عبادت است
تکریم پایداری و حلم و شهادت است

آمد که روشنی بدهند آفتاب را
بخشد به چشم تار جهان نور ناب را
باران و رود و چشمه و دریا به نام اوست
مهریه‌اش نموده خداوند آب را

اصلا تمام جنت و دوزخ به دست اوست
داده به او شفاعت روز حساب را

*مگه امام رضا نفرمود" به شرطها و شروطها و انا من شروطها"قیامت هم یه شرط داره، قیامتم نجات حساب و کتاب و رسیدن به اعمال، همه اعمال ما حتی ثوابش، اگه بخواد مهر بخوره یه شرط داره*

با شرط حب فاطمه و آل فاطمه
پاداش می‌دهند قیامت ثواب را
 
از سرِّ نام فاطمه این نکته روشن است
برداشته خدا ز محبش عذاب را

*اصلاً به مادر ما برا همین گفتن فاطمه، که فردای قیامت پیشانی افراد دلیل و گواهی نجاته، روایت میگه هر کی رو پیشونیش بیاد،" هذا محب الفاطمه" ان شاء الله من و توام قیامت جزو محبین فاطمه باشیم*
 
از سرِّ نام فاطمه این نکته روشن است
برداشته خدا ز محبش عذاب را

با آیه‌های روشن عمر شریف خود
تفسیر کرده سوره به سوره کتاب را
حتی به پیش صاحب اعمال محال بود
بردارد از مقابل چهره نقاب را
بی‌حرمتی به ساحت قدسی فاطمه است
هر کس که زیر پا بگذارد حجاب را

آری برای فاطمیون این وقار ماند
با نور چادری که از او یادگار ماند

هر دختری که ام ابیها نمی‌شود
هر دختری که حضرت زهرا نمی‌شود
نور تمام عالم امکان به روی هم
یک جلوه از نور چادر زهرا نمی‌شود

وقتی که اختیار عالم و آدم به دست اوست
محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود
یعنی که با ولایت او هیچ طاعتی
اذن ورود جنت الاعلی نمی‌شود

حبل المتین شیعه نخ جانماز اوست
بی او گره ز کار کسی وا نمی‌شود
می افتد از نگاه پر از مهر فاطمه
هر کس فدایی ره مولا نمی‌شود

دینی که رفت سمت تزلزل پس از نبی
بی انقلاب فاطمه احیا نمی‌شود

آغاز کرد یک تنه تنها قیام را
معلوم کرد حرمت خون امام را

وقتیکه هست چهره حیدر مطاف او
در خانه است مسجد او اعتکاف او
آیینه شد که جلوه کند عصمت خدا
معنا گرفت روح عفاف از عفاف او

چرخ تمام کون و مکان سنگ آسیاش
سررشته زمین و زمان در کلاف او
در پیش چشم‌هاش چه دنیا حقیر بود
بوده به بوریا و سفالی کفاف او

چیزی نخواست فاطمه از ثروت جهان
یعنی بس است پیروهن دستباف او
جلوه‌گر نهایت ایثار فاطمه است
انفاق خالصانه شام زفاف او

آن بانویی که سایه او را کسی ندید
یک روز شد مدینه محل مصاف او
وقتی که دید بسته شده دست کعبه‌اش
آمد به کوچه جان بدهد در طواف او

از چشم اهل فتنه گرفته‌ست خواب را
معلوم کرده معنی فصل الخطاب را
باغ حضور غرق گل یاد فاطمه‌ست
روح نماز و مسجد و سجاده فاطمه‌ست

تنها مدینه نه، همه عالم وجود
روشن ز سجده‌های سحرزاد فاطمه است
 آن کس که در نهایت اخلاص و بندگی
ایمان به پای چادرش افتاده فاطمه است

آن بانویی که بعد نبی با حماسه‌اش
درس وفا به اهل وفا داده فاطمه‌ست
این انقلاب جلوه‌ای از انقلاب اوست
بی‌شک امام هدیه میلاد فاطمه‌ست

هستی ماست نوکری اهل بیت او
خیرالعمل، محبت اولاد فاطمه است
این انقلاب فاطمی است و حسینی است
با رهبری که آینه دار خمینی است