نمایش جزئیات

سرود و توسل به ساحتِ مقدس راوی دشت کربلا امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد

سرود و توسل به ساحتِ مقدس راوی دشت کربلا امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد

دوباره بارون رحمت رو کویر داره میباره
یه آقایی اومده که بوی پیغمبرو داره

گذر ملائکه باز رو خاک مدینه افتاد
می‌رسند با گل و هدیه خونهٔ امام سجاد

مدینه چه گل بارونه
 لب آسمون خندونه
برای امام باقر 
فرشته غزل می‌خونه

باز مدینه چراغونه
خونه زین العابدین کهکشونه
این تیکه ماه دردونه
دلارو دنبال خودش می‌کشونه

«امام باقر امام باقر مدد یا مولا یا مولا »

جابر اینقدر زنده موند تا بزنه گلی جوونه
سلام پیامبر و به این محمد برسونه

صاحب علم خدایی به دو عالم نور عینه
می‌میرم براش آخه اون نوهٔ امام حسینه

جمالش مثل خورشیده رو پای بابا خوابیده
براش از بهشت آوردن لباسی رو که پوشیده 

تو بغل علمداره
ذکر عمو جون علی اکبرو داره
عجب سعادتی داره
که عمه زینب براش اسفند میاره

«امام باقر امام باقر مدد یا مولا امام باقر» 

تیغ ابروش ذوالفقاره توی علم همتا نداره
روی گونه‌اش عمه زینب داره گلبوسه می‌کاره

عکس اون توی چشای قمر ام البنینه
خالیه جای علی که این نتیجه‌ اشو ببینه

شیرینه شبیه قنده مثل خورشید تابنده
یه باغ گلی وا میشه همین که لباش می‌خنده

ما با دعاش سرفرازیم
به عشق اون تو سینه‌هامون می‌نازیم
یه روز میاد تو مدینه
با همدیگه صحن و سراشو می‌سازیم

«علی علی علی علی علی علی علی علی...»