حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح خوانی زیبا ویژۀ میلاد امام حسین علیه السلام بنفسِ حاج محمد رضا طاهری

مدح خوانی زیبا ویژۀ میلاد امام حسین علیه السلام بنفسِ حاج محمد رضا طاهری

صدایِ پایِ خدا می رسد به گوش بیا سبو به دستُ و غزل خوانُ باده نوش بیا بگیر بیرقِ میخانه را به دوش بیا به بزم آمدنِ پیرِ مِی فروش بیا دوباره صحبت هَلْ مِنْ مَزِيدٍ آمده است خدایِ عشق در انسان پدید آمده است

نوید جوشش شعری جدید می آید به قفل بستۀ دلها کلید می آید کسی که دل به هوایش تپید می آید خبر دهید به فطرس امید می آید بیا که یأس مرام خدا فروخته هاست شبِ رسیدنِ آقایِ بال سوخته هاست

به تشنه ای که به دام سراب افتاده ست بگو که کشتیِ رحمت به آب افتاده ست فقط نه از سرِ فطرس عذاب افتاده ست دهانِ هرچه گنه کار آب افتاده ست پیاله ها همه از این شراب پر شده است به هرکسی که نظر کرده است حُر شده است

حسین آمده تا خلق رستگار شوند به یُمنِ گریۀ بر او فصل ها بهار شوند حسین آمده تا قلب ها شکار شوند به محض بردنِ این نام بی قرار شوند حسین آمده با یک نگاه دل ببرد وگرنه کیست از این رو سیاه دل ببرد؟

زِ عرش گفت خداوندِ قادرِ منان خموش باش جهنم که سوم شعبان به جایِ آتش تو کرده رحمتم طغیان حسین ماند و بس ، «کلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ» بگو رسول به این خلقِ تا ابد گمراه که «مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً فَقَد أَحَبَّ اللَّهُ»

اگر چه شیر زِ انگشت وحی مینوشد و جبرییل به جسمش لباس می پوشد شهنشه است ولی با غلام می جوشد مرا به خاطرِ رویِ سیاه نفروشد کسی که رو به رویِ بنده اش گذاشته است هوایِ نوکرِ خود را همیشه داشته است

خدا کند که مرا عاقبت بخیر کند فداییِ وهب و مسلم و بریر کند مرا نگاه ، چو راهب میانِ دِیر کند به خیمه اش بکشاند مرا ، ظهیر کند چونان حبیب درِ این خانه مو سپید شوم شبیه جُون رویِ پایِ او شهید شوم

اگر نبود حسینیه ما کجا بودیم؟ چونان کبوترِ صد بام و صد هوا بودیم هزار شکر که با او از ابتدا بودیم شبِ ولادتش ای کاش کربلا بودیم نشد کنارِ تو باشیم ، از بد اقبالیست دمِ ضریحِ تو صد حیف جایمان خالیست

دم ضریح تو اما دلی پریشان است به رویِ سینه زند مادری که گریان است هنوز هم پسرم رویِ خاک عریان است هنوز بینِ دو تا نهرِ آب عطشان است چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز نالۀ زینب به گوش می آید ..

به سیلِ اشکِ عزادارها دعا فرما دیار و خاکِ مرا عاری از بلا فرما و مردمم را از بندِ غم رها فرما فقط به درد و غم خویش مبتلا فرما به دام صید اگر این دیار افتاده ست به دستِ سینه زنانت دوباره آباد است