حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح وسرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت بقیه الله اعظم روحی له الفدا بنفسِ حاج محمود کریمی

مدح وسرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت بقیه الله اعظم روحی له الفدا بنفسِ حاج محمود کریمی

غم مخور ای دل، دل بیچاره‌ی آواره‌ی وا مانده شکیب آمده ، جانم .. هم نفسِ عاشق تنها و غریب آمده ، جانم ..

ای دل دیوانه غریبی نکن از راه حبیب آمده ، جانم .. باز شب ذکر هوالحقُ هوالحیُ هوالعشقُ هوالنور رسیده که مجیب آمده ، جانم ..

دلشدگان دلبر و دلدار نجیب آمده ، جانم بیمار ندارید؟ طبیب آمده ... جانم

منجی عیسی زِ صلیب آمده ، جانم جان بسپارید به پایش که حسیب آمده، جانم ..

آقا جانم ... آقا جانم ...

زمزمه کن ، زمزمه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن آقا جانم ... آقا جانم ...

ای دل من دامن غم کم بگیر ، جانم .. یار دلِ دلبر خود باشُ سپس با مددِ او دل عالم بگیر، جانم ..

سر به سرایش بزنُ دامنِ پرچم بگیر ، جانم .. فاتحه‌ی غصه و ماتم بگیر ، جانم .. آمده از راه امیرِ همه عالم ، دلِ من دم بگیر، جانم ..

ای به فلک قامت تو قائمه یابن الحسن ای پسرِ فاطمه یابن الحسن ...

زمزمه کن ، زمزمه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن آقا جانم ... آقا جانم ...

کی سرِ ما بر کف پایت رسد ، جانم .. دست گرفتار من ای دوست به دستان دعایت رسد ، جانم ..

کی دل بیمار من ای عشق به اعجازِ دوایت رسد ، جانم .. کی شود آقا که گدایِ سر راهت به عطایت رسد ، جانم ..

دیده ی تارم به پر تار عبایت رسد ، جانم .. کی شود از کعبه‌ی مقصود سحر حجت موعود ، طنین ملکوتیِ صدایت رسد ، جانم ..

خواسته‌ام از مدد حضرت حق با نفس هویِ علی بر نفسم فیض دم روح فضایت رسد ، جانم ..

تا که دهم عشق تو را بر همه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن

عشق من و روح من و دین و جان من، کاش که از عشق تو بی جان تر از این می‌شدم از غم تو پاره گریبان تر از این می‌شدم

روشنی دیده‌ی گریان من ، کاش که در ندبه‌ی دلتنگیِ خود دیده‌ی گریان تر از این می‌شدم ای سر و سامانِ من ، بی سر و سامان تر از این می‌شدم

دل شده و خسته و حیران تر از این می‌شدم مثل پریشانی زلف تو پریشان تر از این می‌شدم

گریه‌ی زهرا و امید دلِ زینب، سحر غربت مولایی و امید دل خسته دیوانه ی رسوایی

و پر شور ترین نغمه ی شیدایی و آسایهِ امروزی و سرمایه ی فردایی و در روز جزا ناجی در محکمه یابن الحسن ... ای پسر فاطمه یابن الحسن

هر که در این راه مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند

هر که ز دوریِ تو آشفته تر شور و نوا بیشترش می‌دهند

هر که به دام تو گرفتار تر بالِ رها بیشترش می‌دهند

هر که به پای غمت از دست رفت دست شفا بیشترش می‌دهند

هرکه نظر بست ز غیر شما حال بُکا بیشترش می‌دهند

هر که در این دایره رسوا تر است حال و هوا بیشترش می‌دهند

هر که به اداب حریم تو مودب تر است بانگ بیا بیشترش می‌دهند

هر که شده خانه به دوش غم تو پیش تو و فاطمه، جا بیشترش می‌دهند

آنکه دعا کرد برایت سحر فیض دعا بیشترش می‌دهند

هر که به تقدیر جدایی ز تو راضی شده عشق رضا بیشترش می‌دهند

هرکه به یاد شه لب تشنه پریشان تر است کربُبَلا بیشترش می‌دهند

هر که به سر داشت که قربانی راهت شود دم خوریِ با شهدا بیشترش می‌دهند

خون شهیدان همه در همهمه یابن الحسن ای پسر فاطمه یابن الحسن

کاش شهید شهدایت شوم خادم خدام سرایت شوم

شاهد نجوایِ دعایت شوم کاش هواییِ هوایت شوم

کاش که مشمول عنایت شوم نیمه شبِ جمعه‌ای ای دوست، رفیق سفر کربُبَلایت شوم

روضه بخوانی ز حسین بن علی سینه زنِ سینه زنِ سوز و نوایت شوم

بی سر و سامان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین

زهره‌ی منظومه‌ی زهرا: حسین کشته‌ی افتاده به صحرا: حسین

بر سر نی زلف رها کرده‌ای با جگر شیعه چه‌ها کرده‌ای

کاش رفیق رفقایت شوم ....

کعبه‌ی توحید تو ، حاجی دیوانه من قبله‌ی امید تو ، رانده‌ ز هر خانه من

باده تو و، جام تو و، ساقیِ ایام تو مرهم آلام تو، یار دلارام تو

صبح تو و، ظهر تو و، عصر تو و، شام تو عاشق بدنام: من

عاشق بدنام که از سینه کشد نعره‌ی مستانه من خاک نشین درِ می‌خانه، من

الهی که فدایت شوم در وسط میکده‌ی علقمه یابن الحسن ای پسر فاطمه ، یابن الحسن