نمایش جزئیات
چه واسطه ای بیارم(روضه همراه با مناجات)
ای دوست که از سوز دل عطا یم کردی با خلوت خود آشنایم کردی
هر گاه که از یاد تو غافل گشتم از لطف و کرم باز صدایم کردی
یا رب مگذار از درت دورشویم دور از ره عشق و وادی نور شویم
یا رب مددی کن که فردای جزا با مهر علی و آل محشور شویم
زمان پیغمبر اسلام علیه السّلام بود .مردی گناهی مرتکب شده بود از شدت شرمندگی خودش را پنهان کرده بود به محضرپیغمبر نمی آمد ، خیلی ناراحت بود با خودش می گفت خدا کجا برم ، به کی پناه ببرم ، چه واسطه ای بیارم که پیغمبر مرا ببخشد تو مرا ببخشی ، دنبال بهانه می گشت ،یک مرتبه امام حسن و امام حسین را میان کوچه دید،دوید هر دو را بغل کرد . روی شانه هایش سوار کرد با همان حال آمد محضر رسول الله، عرض کرد ،یا رسول الله ، حسن و حسین را واسطه آورده ام . پیغمبر تا این منظره را دید تبسّم کرد و از او راضی شد. 1
ما هم بگوییم خدایا اگر چه آلوده ایم امّا کسی را در خانه ات واسطه قرار دادیم که او در خانه ات آبرو مند است .همان آقایی که میان گودی قتلگاه افتاده بود ، فریاد العطش بچه هایش می شنید امّا صورت روی خاکح کربلا گذاشته بو د ، با تو راز و نیاز می کرد هی می گفت : الهی رضاً بقضائک .
1. عارف دولتشاهی ، بازگشت از بی راهه ها ، میراث ماندگار ، ص 108 .