نمایش جزئیات
متن كامل مراسم قرآن به سر گذاشتن در شب قدر- حاج مهدی سلحشور
قرآن هارو مقابل صورت ها نگه دارید
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ
امشب من رو از آزاد شده های از جهنمت قرار بده. حاجت هاتون رو در نظر بیارید،دعا کنید برا ظهور امام زمان(عج)، برا سلامتی رهبر عزیزمون دعا کنید،برا اونایی که گره ی کور به کارشون دارند،برا باز شدن گره ها،برا شفای همه مریض ها خصوصاً شیعیان امیرالمؤمنین، برا کربلا نرفته ها،برا عاقبت به خیری،برا شهادت،برا رفیقاتون دعا کنید. قرآن هارو برسر بذارید.
اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ امشب اگه با اشک برا امام حسین قرآنها رو برسر بذارید،یه جور دیگه تحویلت می گیرند،یه جور دیگه دعاهاتون بالا می ره. تا دیدن زینب رو نمی تونند آروم کنند.گفتند:یه راه داره،سر داداشش رو براش ببرید،یه وقت دید بالا نیزه سر حسینِ.گفت:
هلال یک شبِ زینب فدایت
آی قربون پیشونیه سنگ خوردت برم حسین جان
هلال یک شبِ زینب فدایت
چرا دیگر نمی آید صدایت
مگر کنج تنور جای تو بوده
زتو خولی پذیرای نموده
صدور انقلابت بین چها کرد
تنم با تازیانه آشنا کرد
اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛
ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ......
الهی: بمُحَمَّد....... صلوات الله علیه و آله
الهی: بعَلِیٍّ........ علیه السلام
میگه گره کور به کارم خورده بود،درمونده و مستأصل داشتم می رفتم سمت حرم امام رضا علیه السلام،مونده بودم چه جوری حرف بزنم با حضرت،حضرت دست رد به سینه ام نزنه،دیدم علامه ی طباطبایی عبا به سر کشیده،تو پیاده رو آروم داره میره سمت حرم،جلو رفتم گفتم: آقا درمونده ام، مستأصلم شما یه راه بذارید جلوم،برم حرم امام رضا ، امام رضا ردم نکنه.گفت:رفتی در خونه ی امام رضا،کافیه گردنت رو کج کنی، بگی جان مادرت. حالا می خوای خدا رو قسم بدی به حق فاطمه
الهی:بفاطِمَةَ......... سلام الله علیها
الهی: بالْحَسَنِ...... علیه السلام
حضرت آیت الله گلپایگانی(ره) رو در عالم خواب دیده بود ، سئوال کرده بود آقا اون طرف چه خبره؟ فرموده بود: خیلی سختِ،توشه برا خودتون آماده کنید،بیکار نمونید.الدنیا مزرعة الآخرة. گفته بود:آقا با شما چه کردند؟ گفته بود:ما که بر کشتی حسین علیه السلام سوار شدیم و رفتیم.آی حسین...
ای کشتی نجات بشر ای قلزم کرم
باور نمی کنم که تو باشی برادرم
الهی:بالْحُسَیْنِ.....علیه السلام
الهی: بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ........ علیه السلام
الهی: بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ....... علیه السلام
الهی: بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد....... علیه السلام
الهی،بمُوسَى بْنِ جَعْفَر....... علیه السلام
به آقا و ولی نعمت مون می خواهیم خدا رو قسم بدیم. بعَلِیِّ بْنِ مُوسى..... علیه السلام
الهی: بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ..... علیه السلام
الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد....... علیه السلام
الهی: بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ...... علیه السلام
الهی: می خواهیم با آقامون ، ولی نعمت مون،امام زمان مون قسم بدیم خدا رو،بگو:آقاجان یا صاحب الزمان،شما سفارش مارو بکنید،اصلاً همه کاره ی عالم شمایید،مقدرات به دست شما امضاء میشه.
دردم مداوا می کنی مثل همیشه
عقده زدل وا می کنی مثل همیشه
دل مُرده ایم اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا می کنی مثل همیشه
سرت رو از خجالت بنداز پایین و بگو: آقا جان
پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است
می دانم امضاء می کنی مثل همیشه
بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق
امروز و فردا می کنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غم های خود را
با چاه نجوا می کنی مثل همیشه
الهی: بالْحُجَّةِ......