نمایش جزئیات
روضه جانسوز_حضرت خدیجه سلام الله علیها_حاج میثم مطیعی
بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو
برای بی کسی فاطمه بمان بانو
*پیغمبر داره با خدیجه سلام الله علیهما صحبت میکنه*
به جان دختر مظلومه ات مرو از دست
مساز اشک یتیمانه را روان بانو
*خیلی پیش خدا ارزش و مقام داره مرحوم مجلسی از تفسیر عیاشی نقل کرده" ُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ ع قَالَ لِی لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی حِینَ رَجَعْتُ"پیغمبر فرمود:اون شبی که به معراج رفتم موقع برگشت جبرییل به من یه چیزی گفت"وَ قُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ " ای امین وحی آیا درخواستی داری یا نه؟! "قَالَ حَاجَتِی أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِیجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّی السَّلَامَ "یا رسول الله از سوی خدا و از طرف من به خدیجه سلام برسون،پیغمبر اومد سلام خدا رو به خدیجه رسوند چی جواب داد؟ "فَقَالَتْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَیْهِ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْرَئِیلَ السَّلَامُ"اینو داشته باش تا یه چیز دیگه هم برات بگم*
برای غربت من جان به لب شدی اما
بدان که غربت زهراست بعد از آن بانو
به باغ یاس تو سیلی زنند باور کن
بمان که یاس نمیرد جوان جوان بانو
*یه روزی میرسه میان در همون خونه ای که هر روز پیغمبر دست به آستانه در میگرفت،نمیگم در این خونه چه کردند ... اما شما که دیده بودید پیغمبر هر روز میاد سلام میده ... اگه خواستید در خونه ای رو بزنید اول به اهل خونه سلام بده اگه رفتی در خونه اگه خانوم خونه اومد دم در-اگه دین نداری مرد باش-اگه با مرد خونه دعوا داشتی،مشکلم که داشتی بگو خانوم تو برو کنار من با تو کاری ندارم،اگه فهمیدی خانوم بار شیشه داره اصلا برگرد،کارتو بنداز به بعد،بی بی جان"مرحوم شیخ طوسی در امالی نقل کرده از استاد شیخ مفید اون بزرگوار از استادش ابن قولویه که امام صادق علیه السلام فرمود" قال لمّا توفّیت خدیجة رضی الله عنها"وقتی خدیجه از دنیا رفت، "جعلت فاطمه سلام الله علیها تلوذ برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم "فاطمه زهرا به پیغمبر پناه آورد-این فرازش من رو یاد خیلی چیزا میندازه-"و تدور حوله"هی دور بابا میگشت....-آی حسین...آی حسین...- "و تقول أبت این اُمّی؟"بابا مادرم کجاست؟"قال فنزل جبرئیل علیه السلام"جبرییل نازل شد "فقال له ربک یامرک أن تُقری فاطمة السلام "عرضه داشت یا رسول الله خدا امر کرده به فاطمه سلام برسونی بهش بگی مادرت در قصرهای بهشتیه "بین آسیة و مریم بنت عمران"همراه آسیه و مریم-این دخترم تربیت شده همون مادره مثل مادرش سلام کرد-" فقالت فاطمة سلام الله علیها ان الله هو السلام و منه السلام و الیه السلام"
این یه بیتم بگم و رد شم ، خدیجه جانم ...*
میان این درو دیوار فضه را طلبید ..." یا فضه خذینی ...*