نمایش جزئیات
روضه و مناجات جانسوز_فرازهایی از دعای پرفیض عرفه_استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
عَلاَئِقِ مَجَارِی نُورِ بَصَرِی*داره اعضا و جوارح و جوانح مبارکشو شمارش می کنه با تک تک این اعضا داره با خدا مناجات می کنه داره شهادت میده به وحدانیت خدا وَ أَسَارِیرِ صَفْحَةِ جَبِینِی به ترک های پیشانی ام * وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى *به همه ی روزنه های تنفسی ام * وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمى وَفَکّى وَمَنابِتِ اَضْراسى
یامزن چوب جفا بر این لب و دندان او ...
وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى یموَحِمالَهِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْرى *
یارب الحسین اشفع صدرالحسین بظهور الحجه* نانجیب میدونی کجا نشستی ؟؟؟ ارباب ما با این سینه ی مبارکش خدا رو مناجات کرده ..." وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى میدونم منتظری از یه گوشه گریزمو بزنم ..." باشه ، هرچه باداباد ..." وﻗﻒَ ﻟﯿﺴﺘﺮﯾﺢَ ﺳﺎﻋﺔً" خسته شد قدری خواست استراحت کنه "یه تیر سه شعبه زدن به پیشانی حضرت ... مرحوم شیخ مفید مینویسد تا تیر به پیشانی خورد اول دست مبارک و آورد بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره .... اما نتونست مجبور شد لباسشو بالا بزنه ...."
یاالله ..." این لباس که بالا رفت صدرالحسین نمایان شد ...." یه وقت دیدن حرمله زانو زد ...."مرحوم سید می نویسد هر کاری کرد تیر رو نتونست از جلو دربیاره ؛ خم شد ، رکوع کرد ... این تیر رو از پشت سر بیرون آورد ...."خون مثل ناودان داره فواره میزنه ..." یه وقت دیدن یه ذکری گفت ، حاجی وقت قربانی این ذکر رو میگه بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِوَ فى سَبیلِ اللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ