حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح و توسل ویژۀ شهادت حضرت خدیجه سلام الله علیها بنفس حاج محمود کریمی

مدح و توسل ویژۀ شهادت حضرت خدیجه سلام الله علیها بنفس حاج محمود کریمی

مادر نور ، مادر ایمان مادر عشق ، مادر عرفان

مادر حُسن ، مادر جانان عشقِ طاها ، خدیجةَ الکُبری ...

خاک بوسِ قدوم تو خورشید از دلت عشقِ ناب می جوشید

دین اسلام و پرچم توحید با تو برپا خدیجةَ الکُبری ...

عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری

بر لبش ذکر یا علی مولا ختم پیغمبران امیرِ صفا

از کنار تو رفت تا بالا شب اَسراء ، خدیجةَ الکُبری ...

عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری

یازده سال با دلی شیدا خالصانه بدون رنگ و ریا

مادری کرده ای شما به خدا بهر مولا ، خدیجةَ الکُبری ...

عشق طاها ، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا ، خدیجةَ الکُبری

با تو قلبِ نبّی رحمت شاد خانه اش با حضورِ تو آباد

دلش از بعدِ غصه ها آزاد بی تو تنها ، خدیجةَ الکُبری ...

ای سرا پا عطوفت و رأفَت دلِ پاکت سَراچۀ رحمت

سوی زهرا بی تو از راه میرسد غُربت سوی زهرا ، خدیجةَ الکُبری ...

تو که هستی که روزِ عاشورا رویِ لب هایِ سَید الشُهدا

می نشیند میان آن غوغا نغمۀ یا خدیجةَ الکُبری ...

بر سرت ریخت خاک و خاکستر سنگ خوردی ز مشرک و کافر

دیده هایت ندید بی پیکر سر آقا ، خدیجةَ الکُبری...

ای دلت گرم یاری احمد همدم بی قراری احمد

باعث اشکِ جاری احمد رفتنت یا خدیجةَ الکُبری ...

کفنت از بهشت اعلیِ حضرت حق رسیده با آیه

چه کنم با غم تو غم هایِ بی کفن خدیجةَ الکُبری ...

*هزاران شتر زیرِ بار داشت در حال حرکت، خیلی سرمایه داشت خانم خدیجه سلام الله علیها همه رو صرف دینِ خدا کرد ..

شبایِ آخر صدا زد دخترم عزیزم به رسول خدا بگو ، من روم نمیشه .. من دیگه آه در بساط ندارم .. بگو به بابا ..

حتی برایِ خریدنِ کفن هم پولی ندارم ، میترسم آقام خجالت بکشه ؛ اگه ممکنه عبایِ رسول خدا رو برام بپیچید و کفنم بشه .. این دردُ دل رو کرد ، یه وقت جبراییل نازل شد با یه بستۀ نورانی ..

یه پارچه پیچیدۀ نورانی خدمت رسول خدا گذاشتنُ گفتن حق سلامت می رساند ، می فرماید به خدیجه سلام ما را برسان ..

این هدیه برایِ خدیجه ست و شما .. باز کرد رسول خدا این ساروق بسته رو .. اولیش یه کفن بود فرمود این کفن برا کیه ؟

جبراییل عرض کرد این برا خدیجه ست .. بعدیش برایِ شماست .. بعدیش برایِ فاطمه ست .. بعدیش برایِ علی ..

خدا دو تا پسر به علی میده حسن و حسین .. پنجمین کفن برا حسنِ .. پس حسینم ؟ ..

ای بی کفن حسین ... الهی خواهر بمیره برادرش بی کفنِ ..

کاشکی زود تر این پیرهن آماده شود بهر فردایِ حسین ام کفن آماده شود

ای بی کفن حسین ...