نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز سوم)
افرادی که مثل کمیل ،مقداد،اباذر ...وقت و بی وقت ،به خانه امیرالمومنین (ع) میرفتند و چیزی میپرسیدند یا حاجتی را مطرح میکردند...درون مسجد، نخلستانها ،کوچه های کوفه، حضرت را ملاقات میکردند و آرامش میافتند . دیگر به دیدن هر روزه مولایشان عادت کرده بودند و تحمل فراق و دوری حضرت برای آنها خیلی سخت و دشوار بود اما دیگر این روزها حضرت نه دیگر در مسجد است نه در خانه،نه در کوچه های کوفه است نه در نخلستانهای اطراف کوفه،چه کنند؟چگونه تحمل کنند ؟ هر جا میرفتند حضرت را نمیدیدند . خیلی برایشان سخت بود . شاید هیچ وقت تصور نمیکردند ،روزی برسد که هر چه بگردند اثری از مولایشان نیابند . ای کاش در کربلا هم وضعیت همین طور میشد !کاش میگشتند و امام را نمی یافتند؛ اما چه بگویم که کاروان را از کنار نعشهای پاره پاره حرکت دادند. یک وقت دیدند عمه سادات کنار نعش برادر جدش را صدا میزند . با زبان حال میگوید :یا رسول الله تو که طاقت شنیدن گریه امام حسین (ع) را نداشتی کجایی ببینی که با نعش حسینت چه کرده اند ....زینب (ع) با قلبی مجروح بالای بدن برادر نشست و با لحنی خاص از روی تعجب پرسید :آیا تو حسین منی ؟آیا تو پسر مادر منی؟
یافت آن گل را ولی پرپر شده
پاره پاره پیکری بی سر شده
گفت آیا یوسف زهرا تویی
آن که من گم کرده ام آیا تویی
ماند از یوسف اگر پیراهنی
از تو نی پیراهن و نی هم تنی
گرچه سر تا پای تو بوسیدنی است
لیک یک جای از برای بوسه نیست
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید