نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز پانزدهم)
بچه های علی (ع) هر جا رفتند جای خالی امیرالمومنین را حس میکردند. دیگر علی (ع) نه در محراب است و نه بر روی منبر ؛ نه در خانه است و نه در نخلستانها . خانه را خالی میدیدند و اشک میریختند محراب و منبر را میدیدند و یاد پدر میکردند . نخلستانها را میدیدند و با یاد مناجاتها ی علی (ع) بغض میکردند ای کاش در کربلا هم نازدانه های ابا عبدالله(ع) فقط جای خالی پدر را میدیدند و اشک میریختند و ناله میزدند اما چه بگویم از چشمان خسته ی نازدانه های ابا عبدالله و بدن های قطعه قطعه شده . چه بگویم از جگرهای خراشیده شده و سر های بریده . چه بگویم از حنجره های از ناله گرفته و طشت و چوب خیزران و سر بریده؟
بی گل رویت پدر از زندگی دل بر گرفتم
دست شستم از دو عالم چون تو را در برگرفتم
یاد داری قتلگه نشناختم جسم شریفت
خم شدم بابا نشانت را زانگشتر گرفتم
هر چه کردم جستجو انگشت و انگشتر ندیدم
پس سراغ حضرتت از عمه مضطر گرفتم
بس که سیلی زد عدو در راه وصلت بر رخ من
صورتم نیلی شده سنت ز نیلوفر گرفتم
مجلس نامحرمان دیدی مرا بازوی بسته
آستین راپیش رویم همچنان معجر گرفتم
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید