نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریزهجدهم)
ام کلثوم رفتار پدر را که میدید . بر اضطرابش افزوده میشد . خدایا این چه حالتی است که امشب امیرالمومنین (ع) دارد ؟ از رفتار و گفتار امیرالمومنین یک چیز هایی فهمیده بود ولی مطمئن نبود. باور نمیکرد . خدا خدا میکرد که اتفاقی نیفتد امیدوار بود که همه چیز به خوبی و خوشی بگذرد و تمام شود اماجانم به قربان عمه سادات زینب (س) وقتی با ابا عبدالله (ع) خداحافظی میکرد دیگر از برادر قطع امید کرده بود . دیگر امید برگشت برادر را نداشت . خودش پیراهن کهنه را که به جای کفن بود ، برای امام حسین (ع) آورد و اینطور با برادر وداع کرد . من میگویم : درست است از برادر قطع امید کرده بود ولی پیراهن را به این دلیل آورده بود که بعد از شهادت برادرش کسی به این پیراهن طمع نکندو بدن برادرش برهنه نماند اما این امید او را هم ناامید کردند . آمد کنار بدن برادر ،دید حتی آن پیراهن کهنه را هم غارت کرده اند . به طمع انگشتر انگشت او را هم بریده اند .
ای برادر جان زینب از دو غم گشته کباب
این دو غم آتش زده بر خواهر غم پرورت
یک غم این است کز من ،پیرهن کردی طلب
تا مگر باشد کفن بعد از شهادت در برت
حالیا بینم تنت عریان افتاده بر زمین
نیست غیر از سنگ و خاک ای شه لباسی دیگرت
یک غم دیگر که عطشان سر بریدندت ز تن
با وجود آنکه بودی آب مهر مادرت
خواهم از دستت ببوسم ساربان کرده جدا
صورتت خواهم ببوسم نیست سر بر پیکرت
پس کجایت را ببوسم آخر ای آرام جان
نیست جای بوسه بر پیکر از خون ترت
خم شد و بوسید رگهای گلویش را و گفت
قطع باد آن دست ،کز خنجر بریده حنجرت
شاعر:عباس علی اصفهانی
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید