نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز بیست و هفتم)
سحر شب نوزدهم ماه مبارک رمضان ،امیرالمومنین (ع)به سوی مسجد رفت و طبق معمول دو رکعت نماز خواند و سپس بالای بام رفت و آخرین اذانش را گفت . مشغول نماز شده بود . سر از سجده ی اول که برداشت ،ابن ملجم آنچنان شمشیر بر فرق مقدس آن حضرت زد که فرق سر تا نزدیک پیشانی شکافته شد . پیکر امام علی (ع) را با آن حال که آغشته به خون بود میان گلیمی نهادند اطراف آن را گرفتند و به خانه بردند . مردم دسته دسته به در خانه آن حضرت آمدند و سر به دیوار خانه میگذاشتند و میگریستند ...اینجا محاسن امیرالمومنین (ع) فقط به خون سرشار رنگین شد ولی محاسن ابا عبدالله به چند خون خضاب شد یکی از آن خونها خون سر و پیشانی آن حضرت بود . سنگ کین به پیشانی حضرت زدند و وجه الله را غرق خون کردند . خضاب دیگرش خونی بود که از گلوی علی اصغر به صورت امام حسین(ع) پاشیده شد . در آن لحظه ای که حرمله با تیر سه شعبه گلوی نازک علی اصغر را نشانه گرفت و حلق او را گوش تا گوش درید .
تیر با حلقوم اصغر کار یک شمشیر کرد
چاره لب تشنگی کودک بی شیر کرد
حرمله با هلهله میگفت :کارش شد تمام
خنده ی آن بیحیا ارباب مارا پیر کرد
شاعر:سید محمد جوادی
خضاب دیگرش آن هنگامی بود که صدای ناله علی اکبرش را شنید . سریع خود را به بدن قطعه قطعه ی علی اکبر (ع)رساند .
لاله اش را دید پرپر روی خاک
قطعه قطعه ریز ریز چاک چاک
داد از کف طاقت و از پا فتاد
صورتش بر صورت اکبر نهاد
"وضع خده علی خده " صورت به صورت غرق به خون علی (ع) گذاشت و صدا زد :"علی الدنیا بعدک العفا"بعد توخاک بر سر این دنیا !
کس ندیده است که از تیغ هزاران جلاد
این همه زخم رسد بر تن یک تن پسرم
پاره های تنت افتاده به هر سوگویی
برگ گل ریخته در دامن گلشن پسرم
داغ مرگ پسرش را به دلش بگذارند
آن که بگذاشت داغت به دل من پسرم
شاعر:میثم
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید