نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام علی علیه السلام(گریز سی و هفتم)
هنگامی که علی (ع) بستری شد . فرزندانش یک به یک آمدند به دست و پای پدر افتادند و قدم مبارک او را بوسیدند .میگفتند:پدر جان !این چه حالی است که از شما مشاهده میکنیم ؟کاش مادرمان فاطمه (س) زنده بود و ما را تسلی میداد ! کاش در مدینه کنار قبر جدمان رسول خدا بودیم و درد دل خود را به آن حضرت میگفتیم .
آه !از غریبی و یتیمی....امیرالمومنین (ع)نگاهش به امام حسین (ع) افتاد و فرمود : ای حسین تو شهید این امت هستی ، بر تو باد تقوی و صبر بر بلای الهی .
سر سینه ونور دو عینم/شهید خنجر اعدا حسینم
تو امروز از غم من اشکباری/خبر از روز عاشورا نداری
مرا یک زخم بر سر بیشتر نیست/ دیگر بر پیکرم زخم دیگر نیست
ولی زخم تو بیرون از حساب است/تن مجروح تو در افتاب است
مرا آب روان از شیر باشد/ تورا آب از دم شمشیر باشد
من اندر بستر راحت دهم جان/ تو روی خاک و زیر سم اسبان
مرا سر بر تن ای آرام جان است/ تو را تن بر زمین سر بر سنان است
تن من بعد مردن بی کفن نیست/تو را اندر بدن یک پیرهن نیست
مرا در خاک با عزت سپارند/ تو را روی زمین عریان گذارند
بود دست من اندر گردن تو/ببرد ساربان دست از تن تو
مرا مرهم اگر بر سر گذارند/تو را سر روی خاکستر گذارند
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید