نمایش جزئیات
روضه_ آقا امیرالمومنین علی علیه السلام_شب نوزدهم ماه مبارک رمضان_حاج محمود کریمي
نخل طوفان زده آخر ثمرش میریزد
زودتر از ثمرش،برگ و برش میریزد
یاکریمی که غم جفت خودش را بیند
قفسش لانه شود،زود پرش میریزد
پهلوانی که خجالت زده ی بانویی ست
مثل کوهی که شکست،از کمرش می ریزد
این سخن پیچیده هر جا ...
مرتضی افتاده از پا ...
*تو که رفتی از پا افتادم ...*
***
دخترش ناله ی جبریل شنید و افتاد
سقف خانه به سرش،در نظرش میریزد
ایستاده است در خانه بیاید بابا
نمک انگار به زخم جگرش میریزد
دو پسر زیر بغلهای پدر را دارند
خونش از مسجد و دیوار و درش میریزد
می کشد روی زمین پاو سرش پایین است
*تصور کن ،وقتی زیر بغلاشو گرفتن سر افتاده پایین ... گریه کن های غریب عالم علی ... گریه کن های اول مظلوم عالم امیر المومنین ... *
می کشد روی زمین پاو سرش پایین است
وای هر نیم قدم ، فرق سرش میریزد
***کربلا کار که برعکس شد و خواهر دید
پدری با دو پسر اشک ترش میریزد
*تا حالا شب نوزدهم طفلان حضرت زینب رفتی؟!*
اکبرش را که بغل کرد تنش ماند زمین
دید حتی به تکانی پسرش میریزد ...
* حسین .... *
فقط از قامت او مختصری باقی ماند
دید تا خیمه همین مختصرش میریزد
ایستاده است سنان تا که حرم هم بینند
لخته خون های علی از تبرش میریزد ...
*حسین ...*
*حالا به آبروی اول مظلوم عالم بگو الهی العفو ...*
شاعر:حسن لطفی