نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده شب21 زمضان

روضه و توسل ویژۀ شبهایِ احیا و شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده شب21 زمضان

امشب این خانه باز پُر شده از

گریه و سوز و آه و دلشوره

حال اُم‌البنین تماشایی است

گاه اشک است و گاه دلشوره

مادری بود سر به زیر و علی

که تَرَک خورده بود احساسش

همه بر گِرد بسترش اما

دَمِ در ایستاده عباسش

تا بُریده نَفَس نَفَس میزد

گریه در‌ بینِ خانه می‌اُفتاد

مردِ خیبر مقابلِ زینب

هِی سَرش رویِ شانه می‌اُفتاد

گفت آقا شب وصال است و

دلخوشم با صدایِ زهرایم

همه از دورِ بسترم بروند

همه جز بچه‌هایِ زهرایم

سر ‌به زیر رشیدِ این خانه

سمت در داشت جان به لب می‌رفت

دست بر سینه داشت آهسته

رو به بابا عقب عقب می‌رفت

ناگهان گفت جانِ بابا باش

پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین

ای تمامِ وصیتم عباس

جانِ تو جانِ دخترانِ حسین

همه را تا سپرد بر عباس

گفت راحت خیالت ای مادر

در جوابش به گریه اُم‌ِبنین

گفت شیرم حلالت ای مادر

علقمه دید خم شده بر مَشک

آنقدر تیر خورد تا اُفتاد

همه در پشتِ نخل ها بودند

همه گفتند مرتضی اُفتاد …

*دیگه به خیمه نرسید آب ... اما فقط این نبود تا خبر آوردن عباس رو زمین افتاد ...*

ای برادر من ، چشم تو روشن

روم نمیشه بگم رفت ، معجر از سرم

*بزار روضه مو اینجور برات بگم ، تا رو زمین افتاد ، وقتی یه عده بیان دور یه شیر نر ، زخمی ؛ اونایی که جسورترن میرین با یه وسیله ای ، چیزی ، چوبی ... میزنن به بدنِ شیر ، ببینن زنده است یانه .. هی میومدن جلو ، میدیدن یه عباس هنوز نفس میکشه .. همه میرفتن کنار ...یه عده که تا افتاد ، رفتن خیمه غارت کنن .. دست که در بدن نداشت ... تا ابی عبدالله رسید بالا سرش دید هم دست ها بریده شده هم پاهایِ مبارک ...* حسین ... به آبرویِ علمدارِِ حسین ، الهی العفو ...