نمایش جزئیات
دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی
دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی امان ز غربت علی فغان ز هجرت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی چرا ز سوز درد دل زند به سینه مجتبی چرا
حسین زند به سر کشد فغان وا ابا رسیده است چه محنتی زینب داغدیده را
که اشک او روان شده به روی صورت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی سحر بپرس از شفق به خون نشسته ای چرا
زمین مگر چه داده رو زمان چه می شود ترا چرا نشسته گرد غم به روی جمله ما سوا
مگر خبر رسیده از قتل و مصیبت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی علی نداشت همدمی که بسنود پیام او
کجا کسی که پی برد به رتبه و مقام او نموده درد دل به چاه که بوده هم کلام او
آه ز بی یاوری و فغان ز غربت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی چرا خموش و ساکت است مسجد و خانه ی خدا
نمی رسد ز مأذنه بانگ علی مرتضی بهت زده سراسر کوفه ی غم گرفته را
مسند عدل خالی از فیض قضاوت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی زیست مرغابیان ز شور اوفتاده اند به زیر بال
برده سر نظاره گر ستاده اند کنار بستر علی به خاک سر نهاده اند
حلقه ی غم همه زده به گرد قامت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی به پیشگاه کبریا فتاده در سجود خون
درد دل مبارکش ز جمله دردها فزون زمزمه زیر لب کند انا الیه الراجعون
اشک یتیم ها سترگ مهر و محبت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی فزت و رب الکعبه اش بشارت از شهادت است
چهره ی ارغوانیش ز وصل حق حکایت است وصیتش به مجتبی نشان ز گاه رحلت است
جمال دوست می دهد شفا جراحت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی خدای من خدای من تو را قسم تو را
قسم به خانه زاده ات علی که زاد و رفت از حرم نمای حفظ قائد و امام پیر و رهبرم فزای
عمر آن عزیز به حق عزت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی به لشکر و سپاه حق عنایتت مزید کن
نصیبشان زیارت مرقد آن شهید کن نام سیه معلمی ز لطف خود سفید کن
به حق جود و رأفت و بخشش و رحمت علی دلم گرفته که امشب است شب شهادت علی شاعر: حاج حبیب الله معلمی