نمایش جزئیات
سینه زنی شور ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی اجرا شده 20 رمضان
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
تویِ تاریکیِ شهر تاریک
یه غریب الغربایِ غربت
صدایِ شرشر بارونِ اشک
میشه آهنگ صدای غربت
نفسش مونده میونِ بن بست
انگاری قهره با آسمونا
چی میتونه بگه با اونا که
خودشون و میزنن به اون راه
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
نشونِ وصل دلا با هم بود
دو سه تا وصلۀ بی قواره
با همون کفشایِ وصله دارش
پا رویِ بال مَلک میذاره
با همون کفشایی که می ارزید
به حکومت ، به یه عده نامرد
یه روزی رفت رویِ دوش احمد
بُتای کعبه رو زیر و رو کرد
حالا با نَفس و منم منم ها
پره بت خونه شده تو کوفه
همه مست از مِی بی خیالی
پره میخونه شده تو کوفه
«علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده»
دیگه جز یارای خوب خوبش
همگی کارنامشون سیاهِ
دین و سر به سر زدن با دنیا
مثلاَ کاسبیشون به راهِ
علی کیسه رویِ دوش خسته اش
ولی این ها همه کیسه بافن
تو حساب تک تک نبردا
برایِ سهمیۀ اضافه ان
اونی که ظلمت و پاره میکرد
کفشای پارش و وصله میزد
با نخ خاطره های زهراش
جیگرِ پارش و وصله میزد
علی مونده با یه مشت غریبه
که توی فتنه میگن به من چه
خدایی خالیِ دور مولا
جایِ مردایِ تویِ شلمچه
علی تنها وسطِ یه جاده
با یه مشت مردم بی اِراده
داره میره تنها و پیاده
که علی از سرشون زیاده
علی مونده با یه مشتِ بی عار
که بهونش شده حال خسته
خدایی خالیِ دور مولا
جایِ غواصا با دست بسته
علی مونده با یه عده کوفی
که وفا پوسیده تو دلاشون
خدایی خالیِ دور مولا
جای افغانیِ فاطمیون
جای سیزده ساله هایِ ایران
که شدن همسفر خمینی
خدایی خالی جای اونها
که با یه جلوه شدن حسینی