حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مراسم قرآن بر سر گذاشتن _ شبهایِ احیا _سید مهدی میرداماد

مراسم قرآن بر سر گذاشتن _ شبهایِ احیا _سید مهدی میرداماد

بهترین لحظاتِ عمرتِ،کیا سال دیگه شب نوزدهم زنده ان؟ کیا این لحظه ها رو درک میکنن؟ اول بگم : خدا ممنونتم،یه شب نوزدهم دیگه بهم اجازه دادی،خیلی ها پارسال بودن، الان یا رو تخت بیمارستانن یا زیر خاک خوابیدن،بهم عمر دادی،نفس دادی،ممنونتم خدا،الان نفس بالا میاد، رو به قبله...*

"اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ"

*الان رو به قبله ای،حاجتت رو مَد نظربیار، قرآن رو مقابل صورتت باز کن، شب نوزدهمِ،این قرآن از من گله داره، خجالت میکشم به صفحاتش نگاه کنم، حقش رو اَدا نکردم، وای به حال اونایی که از شب بیست و سوم پارسال دست به این کتاب نزدن...*

"اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ"

* حالا آماده ی ناله زدنی،قرآن ها رو روی سرت گذاشتی و همه با هم ناله بزنیم،ده مرتبه ناله بزن: " بِکَ یَا اللّهُ ..."

گفت ملائکه اش رو جمع میکنه تو ساق عرش،میگه این همه جوون اومدن قرآن به سر، من حیا میکنم جوابشون رو ندم....

ده مرتبه ناله بزن، رَحْمَةً لِلْعَالَمِین رو صدا بزن: " الهی بِمُحَمَّد..."

"الهی بِعَلِیٍّ ..."

این دستت رو که بالا بردی پایین نیار، بحق اون دستی که توی مدینه بالا نیومد، به اون دستی که میخواست موهای زینب رو شونه کنه،تا دست رو آورد بالا گفت: آی...

دستی برا مادرِ ما نذاشتن، به دستی که علی موقع غسل دادن،دستش خورد به بازوی فاطمه... "الهی بفاطِمَةَ ..."*

 

بیا خطا و گناهِ مرا حساب نکن

بیا و به خاطر زهرا مرا عذاب نکن

 

*کریم رو دَرِ خونه ی خدا واسطه کن " الهی بالْحَسَنِ ..."

 

بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه ی آب فراتم ای اَجل مهلت بده

تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا

کربلا،کربلا...

از حرم تا قتلِگه

 زینب صدا می زد حسین...

 

*تو قرآن رو سرت گذاشتی، زیب دو دستی رو سر میزد...*

 

دست و پا می زد حسین

زینب صدا می زد حسین

 

*"الهی بالْحُسَیْنِ..."

ده مرتبه همه ناله بزنن: الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ...

ده مرتبه: "الهی بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ..."

"الهی بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد ..."

"الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر ..." * ما از گُل کمتر به دخترت معصومه نگفتیم، ما مواظب ناموست بودیم، یا باب الحوائج!، ما نذاشتیم سایه اش رو نامحرم ببینه...هوای مارو داشته باش...الان میخوای بری در خونه ی پسرش،یا امام رضا! کیه دلش رفته حرم امام رضا؟*

 

شبِ راز و نیازِ

آقام بنده نوازِ

نگو غرق گناهم

حرم رو همه بازِ

 

* یا امام رضا! به خواهرتون حضرت معصومه سلام الله علیها،همون خواهری که از مدینه میخواست بیاد شمارو ببینه اَجل مهلتش نداد، به اون خواهری که ما تا فهمیدیم خواهر امام رضا داره میاد،اینقدر رو سرش گُل ریختیم،اینقدر دورش صلوات فرستادیم،اینقدر مَحرما دورش حلقه زدن،احساس غربت نکنه،ما مثل مردم کوفه و شام نبودیم،با انگشت زینب رو نشون ندادیم، ما به خواهرت خارجی نگفتیم.. "الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى ..."

"الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ..."

"الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد ..."

"الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ...."

 

*آقا جان! یا صاحب الزمان! خیلی ها التماس دعا دارن،"اَنتَ أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا" تو پدر ما اُمتی،تو امام مایی، تو از پدر مهربانتری،خیلی بی حیایی کردم..میخوام امشب با واسطه تو با خدا آشتی کنم، کی ازامام زمانم بهتر،نشناختمت،ندیدمت،اما عاشقتم،راستی راستی میگم: دوست دارم..*

 

تو دلم یه دنیا حرفِ،که میخوام بگم براتون

آقا جون این دلِ تنگم،دوباره کرده هواتون

با خودم یه نذری کردم،که اگه تو رو ببینم

تو همون نگاه اول جونم و بدم براتون

 

*حالا با همین اشکت،همه با هم ده مرتبه " الهی بالْحُجَّةِ......"