نمایش جزئیات
مراسم قرآن بر سر گذاشتن ویژۀ شبِ 23 ماه مبارک رمضان به نفسِ حجت الاسلام علوی تهرانی
استغفرالله ربی و اتوب الیه ... *تو روایت اومد ، بنده بارِ اول که میره درِ خونۀ خدا ، خدا به ملائکه میگه ولش کنید .. بارِ دوم که میره درِ خونۀ خدا ، بازم میگه ولش کنید ..، اما بارِ سوم که میاد میگه ببینید چی میگه " من حیا میکنم بندۀ من سه بار اومده درِ خونۀ من ، من حیا میکنم که جوابشو ندم .. خدایا ما شب نوزدهم اومدیم اگه ردمون کردی ، شبِ بیست و یکم اومدیم اگه ردمون کردی ، ولی شبِ سومم درِ خونۀ تو اومدیم یا کریم العفو .. اومد خدمتِ رسول خدا یه مردِ عربِ بیابان گرد بود ، گفت یا رسول الله فردایِ قیامت حسابِ ما با کیه ؟ فرمود با خدایِ کریم .. خندید و آمد بیرون.. گفت چرا میخندی؟ گفت اگه حسابِ من با خداست ، خدا کریم العفوِ .. فرمود میدونی کریم العفو چیه ؟گفت خودت گفتی ، کریم العفو اینه که به رحمتش گناهارو پاک میکنه ، به کرمش حسنه مینویسه .. خدایا ما تورو «کریم العفو» میدانیم .. یعنی تو به رحمتت تمامِ گناهانِ سالِ ما رو پاک کردی ، و به کرمت تمامش رو حسنه نوشتی.. پروندۀ مارو سفید ندادی با حسنات به ما دادی .. فقط این توفیق رو به ما بده ما پرونده رو سالم سالِ بعد بهت تحویل بدیم .. خدایا ما که بی دعوت نیامدیم .. خودت به ما گفتی اگر کارد به استخوانتان خورد بیاید سراغِ من ، ما اومدیم سراغِ تو و تورو کریم العفو میدانیم .. «یا کریم العفو ... * الهی العفو ... خدایا ما ازمون فقط همین بر میاد .. اومدیم درِ خونه ت بگیم غلط کردیم .. اگر لغزش داشتیم نمی خواستیم با تو به جنگ بیاییم، از سرِ نادانی بود .. اینم اظهارِ عجزِ ماست.. ما عجزمونو به تو اظهار کردیم ، بیشتر از اینم بلد نیستیم .. قرآن ها رو باز کنید شبِ آخر ، با خودتون خلوت کنید ، حوایجتون ، مشکلاتِ مملکت در راس همه امام زمان (عج) مریضان و همۀ ملتمسینِ دعا رو مدِ نظر بیارید .. ما کردیم کارِ خویش را ، نوبتِ تو شد .. ما بیشتر ازین ازمون کار بر نمیاد .. نوبتِ تو شد .. اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى ، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى ، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّار . قرآن ها رو به سر بزارید ..: اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ و َبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ .. بکَ یَا اللّهُ .. بمُحَمَّد .. بعَلِیٍّ .. بفاطِمَةَ .. بالْحَسَنِ .. بالْحسَینِ .. بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. بالْحُجَّةِ .. همه جا بروم به بهانۀ تو که مگر برسم درِ خانۀ تو همه جا دنبالِ تو میگردم که تویی درمانِ همه دردم یااباصالح مددی مولا .. نشوم به جز از تو گدایِ کسی نکشم به ولایِ دگر نفسی که تو لیلایِ منه مجنونی همۀ هستِ منه دل خونی یااباصالح مددی مولا .. نمیدونم سالِ دیگه هستیم یا نه بزارید یه قسم بدم آقا رو «اُنشِدُکَ بِدَمِ المِسمار ..» آقا میدانیم بی ادبی ست ولی کارد به استخوان خورده .. «اُنشِدُکَ بِدَمِ المِسمار ..» یعنی قسمت میدم به خونِ میخ در .. اگرم نَبود دلی لایقِ تو نظری که دلم شده عاشقِ تو منه ناقابل به تو دل بستم نکشی دامانِ خود از دستم یااباصالح مددی مولا .. یافارس الحجاز ادرکنی .. یا اباصالح المهدی ادرکنی .. یا ابالقاسم ادرکنی .. به حلقومِ تیر خوردۀ علی اصغر ادرکنی .. اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ بِاِسْمِکَ الْعَظیمِ الْأَعْظَمِ الْأجَلِّ الْأَکْرَمِ بِمُحَمَّدٍ و عَلِیٍّ و فَاطِمَهَ و الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ و تِسْعَةٌ مِنْ ذُریَّةِ الْحُسَیْنِ و اولاد الحسین یا الله و یا الله ...