نمایش جزئیات

سلام به امام حسین(ع)

سلام به امام حسین(ع)

قله قاف وجود،منزل عنقا بود

برسر این آشیان پر نگشاید مگس

 

کشته بسی دیده ام در هوسی داده جان

کشته چو تو کس ندید کشته ترک هوس

 

کشته غفلت بود هر که تو را کشته خواند

 ای دم جان پرورت زنده دلان را نفس

 

کرده دل از چشم دل در همه عالم نظر

غیر تو کس را نیافت یا بدهد دل به کس

 

گفت : برادری داشتم. بعد از مرگ در قبرستان دفنش کردیم. دو سه شب از مرگش گذشت. یک شب در خواب دیدم خیلی گرفتار،معذب و ناراحت است.از خواب بیدار شدم،خیلی متأثر شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابش را دیدم. دیدم خیلی در ناز و نعمت است. گفتم: برادر! چه شد یک دفعه وضعت خوب شد؟ گفت: دیشب زنی را در قبرستان دفن کردند،خدا به واسطه آن زن عذاب را از همه اهل قبرستان برداشت. گفتم: مگر این زن کیست؟ گفت: عیال استاد اشرف  آهنگر است. گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دانم؛ همین قدر به تو بگویم این زن اینقدر مهم است که از سر شب تا به صبح حسین(ع) سه مرتبه اینجا آمد. یا ابا عبدالله! یا ابا عبدالله!

صبح از خواب بیدار شدم. آمدم به بازار آهنگرها،دیدم یکی از مغازه ها بسته است. گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگر است. گفتم: چرا بسته است؟ گفتند: زنش مرده است.من هم مثل بقیه برای تسلیت به مجلس زن اشرف آهنگر رفتم. من آمدم نزدیک اشرف آهنگر نشستم. وقتی خلوت تر شد گفتم: آقا! عیال شما کربلا رفته است؟ گفت: نه. گفتم: عیالتان مرثیه خوان امام حسین (ع) بوده است؟ گفت: نه. گفت: آقا! به عیال من چه کار دارید؟ گفتم: یک خواب عجیبی دیده ام. جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم، گفت: درست خواب دیده ای. گفتم: چرا؟ گفت: عیال من فقط یک برنامه داشت. صبح که نمازش را می خواند، می آمد زیر آسمان و بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه می گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله!پول نداشت کربلا برود. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد اما سلام به امام حسین(ع) را می توانست انجام دهد.ای با وفا! قربانت شوم! تو به یاد من هستی ولی من یادت نکنم؟

            « صلی الله علیکم یا أهل بیت النبوّة ! »