نمایش جزئیات
سینه زنی ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام _حاج حنیف طاهری
روبه قبله شدی مثل هفت شب زیر لب میگی خلصنی یا رب
تا بلند میشی یک لحظه از جات درد میپیچه توی استخونات
زنجیر دستات سنگینو مثل همیشه بی تابی چندساله آقا تو زندون با تازیونه میخوابی
الهی غریبی تو زندون نمونه بمیرم که غصه ات دلومیسوزونه
تا غریبونه گفتی یا زهرا باز شروع شدهمه ناسزاها
آخ نمک زد دوباره به زخمات آخ لگد خوردی بین نمازات
با غل وزنجیر دستاتو چهوحشیونهمیبندن تا میری از حال نامردا به حال وروزت میخندن
بمیرم چه بغضی گرفته گلوتو که امشب با اشکات میگیری وضوتو
الهی غریبی تو زندون نمونه بمیرم که غصه ات دلومیسوزونه
هر چی دیدی ولی آخرسر رو ی رگهات نزد با یه خنجر
جسم زخمی ونعلای مرکب آه سلام علی قلب زینب میون اشکای زینب
صدای خنده بالا بود سر عبا وعمامه اش میونگودال دعوابود میدیدش که نیزه به پهلوش فروشد الهی همه زندگیش زیرورو شد وای حسین ....
.