نمایش جزئیات
روضه و توسل بسیار جانسوز _ ویژۀ شَهادت اباالرِضا آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی
خدا را شُکر اینجا دخترم نیست
نشانِ نیزه ای بر پیکرم نیست
کسی با دشنه بالای سرم نیست
به فکر غارت انگشترم نیست
لباس فخر ، تن کردند مَردُم
تنِ من را کفن کردند مَردُم
امان از ساعتی که شمر از پشت
شَهِ دین را شبیه صیدها کُشت ....
به گیسویِ یتیمان بُرد انگشت
به معجرها هجوم آورد با مُشت
نگاه هیزِ آن اشرار نامرد
صدای عمه جانم را در آورد ....
حسین ...........
حُسینم گم شده ای رودم ای رود
نَهالم خم شده ای رودم ای رود
اخ ، مسلمانان حسین مادر ندارد ...
اگر کُشتن چرا مویت کشیدن؟؟
چو گرگی پنجه بر رویت کِشیدن
حسین ....
شنیدی پُشتِ اطفالت دویدن
شنیدی چادرِ زینب کشیدن .....
شنیدی دختری دنبال می شد
شنیدی صحبت از خَلخال می شد
شنیدی حرمله من را کتک زد ....
به روی پهلویم پایی لگد زد ....