نمایش جزئیات
طایر خسته
من که افتاده کنار قفسم می چکد خون دل از هر نفسم
طایر خسته منم صید پر بسته منم (2)
نور چشمان ترم - ای رضا جان پسرم
آمده عمر مرا فصل خزان روزه دارم من و هنگام اذان
سیلی افطار من است سلسله یار من است (2)
نور چشمان ترم – ای رضا جان پسرم
می روم با دل خون چون لاله دیدن مادر هجده ساله
شده پاره جگرم سوی او رهسپرم (2)
نور چشمان ترم – ای رضا جان پسرم
شدم از غصه چو نقش تصویر می کند گریه بحالم زنجیر
شده هم صحبت من سوزد از غربت من (2)
نور چشمان ترم – ای رضا جان پسرم