نمایش جزئیات
زمینه بسیار زیبا_باب الحوائج حضرت امام موسی بن جعفر_کربلایی حنیف طاهری
(امشب شب از قفس رها شدنه
فردا سحر طلوع بخت منه
شد وقت پریدن از حصار قفس
توی سر من هوای پر زدنه 2) 2
(یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر ... )
من ندارم یه ستاره تو هفت آسمونم
بار درده روی شونه های نیمه جونم
زرد زردم (بی رمق مثه برگ خزونم)2
(می بارم تو قنوتم،شبیه ابر بارون
خدایا کن خلاصم،دیگه از دست هارون)5
امشب شب از قفس رها شدنه
فردا سحر طلوع بخت منه
شد وقت پریدن از حصار قفس
توی سر من هوای پر زدنه 2
من ندارم یه ستاره تو هفت آسمونم
بار درده روی شونه های نیمه جونم
زرد زردم (بی رمق مثه برگ خزونم)3
(می بارم تو قنوتم،شبیه ابر بارون
خدایا کن خلاصم،دیگه از دست هارون)2
( هر شب تا سحر خدا خدا می کنم
تا صبح لبم و وقف دعا می کنم )2
چند ساله که روزه هامو وقت غروب 2
با ضربه ی تازیونه وا میکنم 2
روز روشن برا من شبیه شب تاره
زنجیری که دور گردنه حلقه داره
مثل شب هام (میزنن منو روزا دوباره)2
مدام از چشم خیسم،بارون غم می باره
میشه تشیع ، تن من رو یه تخت پاره
(می بارم تو قنوتم ، شبیه ابر بارون
خدایا کن خلاصم،دیگه از دست هارون)3
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
دردام مانده باشد ، صیاد رفته باشد
یک بار پرم را به قفس باز نکردن
این صید ز صیاد فراوان گله دارد
(وقتی که منو رو دستاشون میارن
بارون غم از غربت من می بارن) 2
رو پیکر من دسته ی گل میریزن
تو هفتا کفن تن منو میزارن 2
من بمیرم واسه غربت شاه شهیدان
من بمیرم واسه تشنه ی بر لب دریا
من بمیرم واسه پیکر مونده رو خاکا
تواین ساعات آخر،همش من میرم از حال
به یاد جسم پاره به روی خاک گودال ...
حسین ...
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب،عزیز مصطفی نبود
مگرکسی که کشته شدتنش برهنه میکنن
مگر که کهنه پیرهن به پیکرش روا نبود
حسین من ... حسین من ... حسین من ...