نمایش جزئیات
سینه زنی سنگین زیبا _ ویژۀ شَهادت باب الحوائج آقا موسی ابنِ جَعفر علیه السلام_کربلایی حسین طاهری
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزیّ ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج ” را
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
یادش بخیر آن روزها که مادَرِ خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قدرِ وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم می آوردند
یک سفرۀ موسی بن جعفر نذر می کردند
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
عصر سه شنبه خانۀ ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و دردِ ما دوا میشد
با اشک وقتی چشمِ مادر آشنا میشد
آجیل هایِ سفره هم مشکل گشا میشد
(آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیرِ سفرۀ موسی بن جعفر بود۲)۲
(گاهی میانِ روضۀ ما شور می آمد
پیرزنی از راهِ خیلی دور می آمد)۲
با دختری از هر دو چشمش کور می آمد
بهر شفایِ کودک منظور می آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم ۲
(هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد۲)۲
(آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود ۲
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود)۲
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کنِ زندانی بغداد مادر بود ....
حتّی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
شاعر : محسن عرب خالقی