نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی

 اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ

 


دل سلامت مى كند اما جوابش مى كنى

اصلاً این دیوانه را آدم حسابش مى كنى؟

گاه مى خوانى ز خویش و گاه میرانى ز خود

هم عطایش مى كنى و هم عذابش مى كنى

دانه هاىِ بغض در چشمم شده انگورِ اشک

خوشۀ انگور آوردم شرابش مى كنى؟

مستیم را كه خودت جرعه به جرعه داده اى

پس چرا با دست هاىِ خود خرابش مى كنى؟

من كه چندین سال بى خورشید تو جان كنده ام

یخ زده در چشم هایم اشك، آبش مى كنى؟

از میان این همه آهو كه سویت مى دوند

یک نفر مانده است آیا انتخابش مى كنى؟

نقش بازى مى كند شیطان زمین گیرم كند

نقشه هاى شوم را نقشِ بر آبش مى كنى؟

رسم دارم دستِ خالى زائرت باشم فقط

در حرم اصلاً گدایى را تو بابش مى كنى؟

صورتم را فاطمه وقتى بگرداند ز من

میشوى خود واسطه فوراً مجابش مى كنى

دور سقا خانه ات وقتى كه مى آید كسى

میهمانِ سفرۀ بى بى ربابش مى كنى ...

________

السلام على المعذب فی قعر السجون وظلم المطامیر

سیاه چالِ بلا سایه بر پرم انداخت

چه شعله ها به دلم دوری از حرم انداخت

برای خندۀ معصومه ام دلم تنگ است

غمی به سینۀ من هجرِ دخترم انداخت

اگر چه واسطۀ رزقِ عالمین منم

یهودی آمد و نان در برابرم انداخت ...

 


* الله اکبر .. اگر به من بگی میگم بدتر از خرما انداختن و صدقه دادن تو کوفه نبود آقا ... یه موقع اُم کلثوم سلام الله علیها متوجه شد یکی از بچه ها یه خرما رو داره میزاره دهانش ، دست انداخت بیرون آورد ، زنِ گفت چرا نمیزاری بچۀ گرسنه غذا بخوره ؟ .. فرمود به خدا صدقه بر ما حرامه ...*

 


گوشۀ زندان غم ، ناله رها می کنم

جان به لبم آمده ، یادِ رضا می کنم ...

واویلا .. واویلا ...